مزرعهٔ حیوانات (Animal Farm) که در ایران به نام قلعه حیوانات نیز شناخته شدهاست، در کنار رمان «1984» دو اثر ماندگار و شاخص «جورج اورول»، نویسنده و روزنامهنگار انگلیسی است که به عنوان پر فروشترین آثار این نویسنده قرن بیستم معرّف همگان است.
جورج اورول (George Orwell) در سال ۱۹۰۳ در یکی از شهرهای هندوستان به دنیا آمد و زمانی که یک سال داشت همراه با مادر و دو خواهر خود به انگلستان رفت و در آنجا توسط مادرش، بزرگ شد. تجربه زندگی در جامعه طبقاتی هند، زمینهساز تفکرات و نگاه اورول به جامعه شد و در کتابهای او تجلی کرد. همچنین جنگ جهانی دوم هم در شکل گرفتن دیدگاههای او بدون تأثیر نبود و در تحت تأثیر همان دوران بود که اورول اثر قلعه حیوانات را خلق کرد. اورول در سال ۱۹۵۰ و بر اثر بیماری ریوی فوت کرد و به درخواست خودش جسدش سوزانده شد.
قلعه حیوانات دربارهٔ گروهی از جانوران اهلی است که در اقدامی آرمانگرایانه و انقلابی، صاحب مزرعه (آقای جونز) را از مزرعهاش فراری میدهند تا خود ادارهٔ مزرعه را بهدست گرفته و «برابری» و «رفاه» را در جامعهٔ خود برقرار سازند. در واقع شرایط اون مزرعه، شخصیتها و حیوانات این داستان رو میشه به بسیاری از جامعهها، شخصیتها و رهبرهای دنیای واقعی نگاشت کرد.
کتاب قلعه حیوانات (Animal Farm) به علت روابط حسنه انگلیس و شوروی در آن زمان، موفق به دریافت مجوز نشد، ولی بالاخره در سال ۱۹۴۵ در انگلستان منتشر و در اواخر دهه ۱۹۵۰ به شهرت رسید. اورول در هر دوی این آثار که در سالهای آخر عمر خود منتشر نمود، نمایی از یک شهر ویرانه با تمام ویژگیهای منفی آن را به تصویر کشیده، تصویری از واقعیتی هولناک که به عنوان هشداری برای بشریت است و در صورت ادامه فاجعههای انسانی دیر یا زود به حقیقت تبدیل میگردد.
در کتاب قلعه حیوانات، انقلاب حیوانات مزرعه، نماد انقلاب کارگری و سرنوشت آن بر ضد نظام سرمایهداری است.
داستان کتاب قلعه حیوانات از جورج اورول
داستان در مورد حیوانات اهلی ساکن در یک مزرعه هست که از بهرهکشی بیش از حد مالک مزرعه (آقای جونز) خسته شدن و تصمیم میگیرن که بنابر توصیه قبل از مرگ یکی از حیوانات، دست به شورش بزنن.
پس از پیروزی این انقلاب، خوکها که هوش بیشتری نسبت به بقیه داشتن، رهبری گروه را بر عهده میگیرن و پست و وظایف را میان اعضا با توجه به تواناییهای آنها تقسیم و قوانین اساسی خود را وضع میکنند و روی دیوار مزرعه مینویسند.
قوانین به این ترتیب بودند:
1 -همه آنها که روی دوپا راه میروند دشمن هستند.
2-هر چه چهارپاست یا بالدار دارد، دوست است.
3-هیچ حیوانی لباس نمیپوشد.
4-هیچ حیوانی حق خوابیدن در تخت را ندارد.
5-هیچ حیوانی حق نوشیدن الکل را ندارد.
6-هیچ حیوانی حق کشتن حیوان دیگری را ندارد.
7-همهٔ حیوانات با هم برابرند.
اما پس از گذشت مدتی، میان خوکها اختلاف ایجاد میشه و یکی از اونها که مخفیانه چند سگ را برای محافظت از خود تربیت کرده، دیگری را فراری میده و کنترل همهچیز رو در دست میگیره.
در ادامه، خوکی که رئیس شده تعدادی از حیوانات را به جرم همکاری با خوک فراری دادهشده، اعدام میکند و با سیاست و سؤ استفاده از سادگی بقیه، آنها را مجبور به کار کردن در ازای دریافت غذای بسیار کم میکند.
خوکی که رئیس شده پس از مدتی، امکانات و ثروت بیشتری برای خود فراهم میکنه و یاد میگيرد که چطور مثل انسانها روی دو پا راه برود و با آنها معامله کند. پس از مدتی هم دست به تحریف قوانین اساسی مزرعه میزند. برای مثال برخی از آنها را صورت زیر در تغییر کرد:
-چهارپا خوب، دوپا بهتر.
-هیچ حیوانی بیدلیل دیگری را نمیکشد.
-همه حیوانات باهم برابرند، اما بعضی برابرترند