فهرست بستن

عشق

آموخته ام که وقتي عاشقم ، عشق در ظاهرم نيز نمايان مي شود.


آموخته ام که عشق مرکب حرکت است نه مقصد حرکت.


آموخته ام که هيچ کس در نظر ما کامل نيست تا زماني که عاشقش شويم.


آموخته ام که اين عشق است که زخم ها را شفا ميدهد ، نه زمان.


آموخته ام که تنها کسي مرا شاد ميکند ، که بمن ميگويد «تو مرا شاد کردي»


آموخته ام که گاهي مهربان بودن بسيار مهمتر از درست بودن است.


آموخته ام که مهم بودن خوبست ولي خوب بودن مهمتر است.


آموخته ام که هرگز نبايد به هديه اي که از طرف کودکي داده مي شود «نه» گفت.


آموخته ام که هميشه براي کسي که به هيچ عنوان قادر به کمکش نيستم، دعا کنم.


آموخته ام که زندگي جديست ولي ما نياز به «دوستي» داريم که لحظه اي با او از جدي بودن دور باشيم.


اموخته ام که تنها چيزي که يک شخص ميخواهد فقط دستي است براي گرفتن دست او و قلبي براي فهميدنش.


آموخته ام که زير پوست سخت همه افراد کسي وجود دارد که خوشحال شود و دوست داشته باشد.


آموخته ام که خدا همه چيز را در يک روز نيافريد ، پس من چگونه ميتوانم همه چيز را در يک روز بدست آورم.


آموخته ام که چشم پوشي از حقايق آنها را تغيير نمي دهد.


آموخته ام که وقتي با کسي روبرو ميشويم ، انتظار لبخندي از سوي ما دارد.


آموخته ام که لبخند ارزانترين راهي است که ميتوان با آن نگاه را وسعت بخشيد.


آموخته ام که باد با چراغ خاموش کاري ندارد.


آموخته ام که به چيزي که دل ندارد نبايد دل بست.


آموخته ام که خوشبختي جستن آن است نه پيدا کردن آن.


و آموخته ام که قطره درياست ، اگر با درياست.


و آموخته ام که مهرباني ، گذشته، صداقت و بلند نظري خصلت انسانهاي انسان است.

 

مهرباني باغ سبزيست که از روزنه پنجره ها بايد ديد.


مهربانم مگذار لحظه اي روزنه پنجره ها بسته شود.

مطالب مرتبط با موضوع