فهرست بستن

آلزایمر سیاسی در آموزش و پرورش!

 آلزايمر بيماري عجيبي است که فقط اطرافيان بيمار را رنج مي دهد و شخص بيمار از آن بي خبر است و متوجه بيماري اش نخواهد شد.
اما این اطرافیان هستند که با هر حرکت و تصمیم بیمار، دچار رنج و عذاب شدید می شوند تا جایی که تحمل بیمار آلزایمری سخت ترین کار دنیاست در حالی که بیمار از بیماری اش اطلاعی ندارد و اصولا خود را بیمار نمی داند.
بسياري از جبهه نرفته هاي دلواپس که هميشه در صحنه ! حاضرند و آماده ی حماسه سازی (شما بخوانید بحران سازی) ، در سايه نشسته اند تا در اين دولت پنير از ۴٠٠٠ تومان بشود ۴١٠٠ تومان ، تا کفن بپوشند و به خيابان بيايند که ايها الناس ببينيد چقدر گراني است و دولت بی خیال !
مثل زمان دولت خاتمي که عده اي در فرودگاه جمع شدند و در اعتراض به گران شدن مرغ از 1250 به 1300 تومان ، شعار دادند !


“ گراني ، گراني ، دولت خاتمي ”


و اما وقتی در دولت های نهم ودهم قیمت مرغ به 6000 تومان رسید کک شان هم نگزید !


وقتي در دولت فخيمه ي دهم بنده در سال 90 ، به اروپا مسافرت کردم  دلار ٩٠٠ تومان بود و وقتي بعد از دو سال برگشتم دلار شده بود 4200تومان و کسي هم هیچ اعتراضي نداشت و اصولا اعتراض به دولت منتصب به امام زمان معنایی جز ارتداد نداشت.
شما تصور کنید الان دلار بشود 15000 تومان ، چه مي شود؟

چه کفن پوشانی که به خیابان نمی آیند و از حقوق ما دفاع نمی کنند ؟!
حالا ما بايد از آلزايمر برخي دوستان رنج بکشيم !

آلزایمر خودخواسته !


طبيعت اين بيماري است و کاري هم نمي توان کرد ؛ بیمار متوجه بیماری اش نمی شود و درمانی هم برایش وجود ندارد.


الان هم برخي حضرات آلزايمر گرفته اند ؛ آن هم از نوع مزمن طوري که وقايع و گراني هاي نوروز 90 تا 92 را کلا فراموش کرده اند !


در بسیاری از مسائل تربیتی و آموزشی نیز همین اتفاق رخ داده است، البته در این مورد جناح ها همگی همراه و همگام و با هم به آلزایمر شدید مبتلا می شوند، چپ و راست هم یکسان است !


سال هاست که در انتظار بهبود وضعیت معیشتی فرهنگیان نشسته ایم، نه به امید بهبود وضعیت خودم، بلکه به قصد بهبود در ارائه ی خدمات آموزشی به نسل آینده و نسل های بعد.


در شرایطی که تمام جوامع پیشرفته، سرمایه گذاری در آموزش و پرورش را راهی برای بهبود کیفیت زندگی مردم و پاسخی برای تمام مشکلات فرهنگی و اجتماعی خود می دانند ؛ در کشور من اما، هنوز هم با دید هزینه ای به آموزش و پرورش نگاه می کنند و تنها دلیل شان برای عدم اجرای بخشنامه ها و لوایح در آموزش و پرورش را کسری بودجه می دانند.


وقتی مسولین پشت منبر می روند، خطبه های غرا درباره حرمت علم و احترام آموزش در کشور ایراد خواهند کرد اما وقتی بحث چرایی نتایج کشنده در آموزش پیش می آید همه با هم دچار آلزایمر می شوند و هیچ جیزی را به یاد نمی آورند.


آموزش و پرورش در کشور ما، سال هاست که به قهقرا می رود …

سن پائین اعتیاد، آمار خودکشی ها در کشور، آمار وحشتناک طلاق، ریشه در آموزش غلط دارند ؛ آموزشی که زمانی با دید هزینه به آن نگریسته شده است، هزینه هایی که در آموزش و پرورش انجام نشد حالا باید در زندان ساختن و ندامتگاه و دادگاه هزینه کنیم !


بايد تحمل کرد و دم برنياورد …
راه چاره ای هم نیست، آلزایمر است دیگر ..

مطالب مرتبط با موضوع