✉️ مقایسه تطبیقیِ نگرش دو جامعه به سیستم آموزشی و نتایج آن
البته اگر بتوان به آموزشوپرورش ایران، سیستم آموزشی گفت!
✒️ مزبان حبیبی
مقایسه دو نگرش متفاوت به دانشآموزان و معلمان، در دو جامعه میتواند دلیل تفاوت بین سطح رفاه اجتماعی و پایبندی به اخلاق در آن دو جامعه را نشان دهد.
نگرش اول:
در جامعه اول، شخصی برای وزارت آموزشوپرورش انتخاب میشود که هرگز در کلاسهای درس، معلمی نکرده و نمیداند درد معلمان و دانشآموزان چیست. چنین شخصی برای ماندن در وزارت، حاضر است تمام اصول قانون اساسی و اصول انسانی را نادیده گرفته و قربانی کند.
اینجا کسی پشتیبان معلمان نیست، وزارت آموزشوپرورش عامل اصلیِ عقب ماندگی و درماندگیِ سیستم آموزشی است و معلمان برای حداقل امکانات معیشتی و آموزشی مجبور به تجمع، اعتراض و تأسیس کمپین های گوناگون هستند. نمونه بارز چنین مدعایی، تدریس معلمان در دوران پاندمی کرونا است که تقریبا تمام معلمانی که در این مدت فعال بودند، از تجهیزات، مکان و بودجه شخصی، خدمات آموزشی را ارائه کردهاند و هنوز حقالتدریس اسفند ۱۳۹۸ به آنان پرداخت نشده است.
آموزشوپرورش اولویت هفتادوچهارم در این کشور است و وزیر آموزشوپرورش برای اینکه مطمئن شود حقوق معلمان در تابستان حلال است یا حرام، به مراجع تقلید مراجعه میکند تا از آنان کسب تکلیف کند.
در این کشور، طبق اصل سیام قانون اساسی، تمام هزینههای تحصیل تا پایان متوسطه، بر عهده حکومت است اما در همین کشور قبض تلفن، آب، برق و گاز مدارس و گاهی هزینههای ادارات را هم خانوادهها پرداخت میکنند.
اینجا هرکسی پول بیشتری دارد، در مدرسه بهتری با کیفیت آموزش بهتری ثبت نام میکند و با توجه به شیوه پذیرش در دانشگاهها، قطعا در دانشگاه بهتر و رشته بهتری پذیرش شده و آینده بهتری دارد.
در این کشور، زن و شوهری که عضو شورای عالی آموزشوپرورش هستند، برای پسرشان مدرسه ویژه تاسیس میکنند و آن پسر اکنون در دهها هیئت مدیره عضو است و هنوز آن پدر و مادر در شورای عالی آموزشوپرورش برای سیستم آموزشی کشور، تصمیمگیری میکنند.
در این کشور، معلم تک شغله به ندرت وجود دارد و هر معلم برای گذران زندگی، نمیتواند بر حقوق دریافتی خود از مسیر معلمی تکیه کند و بیش از نیمی از معلمان این کشور، در زمان بازنشستگی از رفاه متوسط جامعه هم برخوردار نیستند. بیشترین دغدغه معلمان در این کشور، مشکلات معیشتی است.
و در نهایت اینجا ایران است
نگرش دوم در جامعهای دیگر:
در کشور دیگر، آموزش تنها موضوعی است که تمام مردم در مورد آن اشتراک نظر دارند و هیچ موضوع دیگری را با آن مقایسه نمیکنند. اینجا هیچ مدرسهای نسبت به مدارس دیگر اولویت ندارد و سیستم آموزشی در همه مدارس و امکانات و تجهیزات آنها، تقریبا یکسان است.
دانشآموزان در این کشور، نه تنها برای آموزش هزینهای پرداخت نمیکنند بلکه خانوادهها از دولت کمک هزینه تحصیل دریافت میکنند تا بتوانند خدمات مناسبی به فرزندان خود ارائه دهند. به این پیام دقت کنید:
To clarify, the teachers are not off for summers, they are in recovery.
با این مضمون:
جهت روشن شدن موضوع، معلمان در تابستان تعطیل نیستند بلکه آنها در حال بازتوانی و بهبود هستند.
این شعار امسال اولیا در یکی از شهرهای این کشور برای آمادهسازی مدارس در شروع سالتحصیلی جدید است.
در این کشور هر معلم برای آغاز سال جدید، برای اولین جلسه خود و کلاسش یک شعار انگیزشی انتخاب میکند. برخی از شعارها که از صفحات مجازی معلمانِ آن کشور برداشته شده را مشاهده کنید:
First day of first grade.
I can’t wait for starting new school year.
First day of kindergarten 2021، We want to be happy.
Happiness is the first our goal.
Happiness, just we want.
Teach with kindness, Learn with happiness.
و شعار یک معلم ریاضی
Mathematics is enjoyable if we stay happy together.
ریاضیات لذت بخش است اگر با هم شاد باشیم.
در این کشور در سال ۲۰۱۲، وقتی دولت تصمیم به افزایش تعداد دانشآموزان در کلاسهای درس داشت، خانوادهها و دستاندرکاران آموزش، یک اعتراض سراسری ملی راهاندازی کردند و دولت را مجبور به عقب نشینی از مصوبه خود کردند.
این کشور یک دهم ایران جمعیت دارد اما:
بین ده اقتصاد برتر دنیا قرار دارد،
بیش از ۳۰۰ سال است که در هیچ جنگی مشارکت نداشتهاند،
بیش از ۲۰۰ سال است که هیچ حادثهٔ غیرمترقبهای آنها را غافلگیر نکردهاست،
با اینکه فقط سه ماه از سال آفتاب دارند، از بزرگترین تولید کنندگان انرژی سبز هستند،
هشتاد درصد سرزمین آنها یخزده است اما از بزرگترین تولیدکنندگان چوب دنیا هستند،
در رفاه اجتماعی بین پنج کشور اول دنیاست،
از نظر آموزش یکی از بهترین سیستمهای آموزشی دنیا را دارد،
جز ده کشور اول مدال آور در المپیک هاست،
تامین اجتماعی در این کشور، از برترین های دنیاست،
در بین شادترین کشورهای دنیا قرار دارد،
دادگاهها و زندانهای این کشور، بیکارترین و کم مشتری ترین نهادها هستند.
برای اینکه دلیل این تفاوت دیدگاهها را متوجه شویم، کافیست به فرآیند انتخاب وزیر و مدیران کل آموزشوپرورش در کشورمان کمی توجه کنیم و این فرآیند را با آنجا مقایسه کنیم،
آنجا وزیر آموزشوپرورش از با معیارهای بسیار سختگیرانه از میان افراد باهوش و صاحبنظران حوزه آموزش انتخاب میشود.
در اواخر دهه ۴۰ شمسی، وزیر آموزشوپرورش سوئد، اولاف پالمه
Sven Olof Joachim Palme
بود که زاده ۳۰ ژانویهٔ ۱۹۲۷ در استکهلم است و در ۲۸ فوریهٔ ۱۹۸۶ در خیابانی نزدیک میدان مرکزی استکهلم، توسط افرادی ظاهراً ناشناس، به قتل رسید، او از ۱۹۶۹ تا ۱۹۸۶ رهبر حزب کارگران سوسیال دموکرات سوئد و در دو دوره نخستوزیر سوئد بود. به عنوان یکی از مخالفان بزرگ جنگ ویتنام و حامیان دولت کمونیست در کوبا و نیکاراگوئه و منتقد بزرگ رژیم آپارتاید در آفریقای جنوبی شناخته میشد و بسیاری قتل او را به این موضعگیریها و تلاشهایش مرتبط میدانند.
سال ۲۰۱۳، آیدا حاجیلیچ، دختر جوان مهاجری که از پنج سالگی در سوئد زندگی میکند در حالی وزیر آموزش و جوانان شد که در یک پژوهش آزاد، او را دهمین فرد باهوش در کشور سوئد انتخاب کرده بودند. آیدا که جوانترین وزیر در دولت هم بود نگرشی بسیار انسانی به حوزه آموزش دارد و از صاحب نظران و نواندیشانِ این حوزه است. این وزیر جوان بعد از دستگیری توسط پلیس که در حال رانندگی در حالت مستی بود، با انتشار یک متنِ عذرخواهی، از سِمت خود استعفا داد هرچند مردم مایل بودند که او همچنان وزیر آموزشوجوانانِ کشورشان باشد.
این کشور، سوئد است
برای درک عمق فاجعهای که در آموزشوپرورشِ ایران رخ داده، فقط یک مثال ذکر میکنم: چند نفر از نمایندگانِ استان فارس در مجلس شورای اسلامی، بدون در نظر گرفتن هیچ متر و معیاری، برادران و دوستان خود را برای مدیرکلی آموزشوپرورش در استان فارس مطرح کردهاند.
به فرآیند مخفیانه انتخاب وزیر آموزشوپرورش در کشور توجه کنیم، اشخاصی برای تصدی وزارت آموزشوپرورش مطرح هستند که نه تنها هیچ تخصص و تجربهای در این حوزه ندارند بلکه از نگاه معلمان بدترین انتخابها هستند.
مزبان حبیبی
هیجدهم مرداد هزاروچهارصد