✉️ تحلیل شعارهای انتخاباتی
بخش سوم: پارادکس دوگانهٔ اقتصاد-آموزش
✒️ مزبان حبیبی
کافیاست فقط دو ساعت جلوی تلویزیون نشسته یا در اینترنت چرخی بزنید و به سخنان نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری دقت کنید تا عمق فاجعهای که در حال وقوع است را دریابید.
هیچکدام از آموزشوپرورش نمیگوید، ظاهراً چنین وجود چنین حوزهای را به رسمیت نمیشناسند.
هیچکس هیچ اشارهای به اصل سیام قانون اساسی نمیکند و اینکه چرا ۴۲ سال است که اجرای این اصل به محاق فراموشی سپرده شده است.
هیچکسی از فراموشی تربیت نسلهای آینده نمیگوید، گویا نمیدانند حل تمام چالشهای جامعه از مسیر تربیت میگذرد.
هیچ کسی از پنج میلیون بازمانده از تحصیل در سال تحصیلی جاری، سخنی نمیگوید و اصولاً معلوم نیست مقصر این اتفاق کیست.
هیچکدام نمیگوید که مقصر شرایط اسفبار معیشتی مردم، چه نهاد یا سازمانی است.
هیچکس نمیگوید چالشهای اخلاقی، فرهنگی، مذهبی و اجتماعی جامعه را چگونه باید درمان کرد.
آموزش شعار اصلی هیچ یک از نامزدها نیست، وقتی تمام توان دولتها قرار است برای کنترل قیمت مرغ، کنترل واردات گوشت، بازار سرمایه، مبارزه با اختلاس و … باشد پس طبیعی است که آموزش جایی در اولویتهای آن دولت نداشته باشد.
در تمام شعارها و سخنرانیهای دوران انقلاب، بحث منفور بودنِ کاپیتالیسم، امپرسیالیسم و وحدت وجودی سرمایه به وضوح قابل مشاهدهاست اما حالا ۴۲ سال بعد از انقلاب، همه حرفها و شعارهای نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، شده: پول، تورم، قیمت، دستمزد، یارانه، بورس و …
این اتفاقات، آشکارا از نشانههای سقوط بنیانهای اخلاقی در یک جامعه است.
نمیدانم از چه کسی باید گله کرد چرا که خودم سی سال است که معلم بودم و قطعا مقصر بخشی از این نابسامانیهای موجود ما معلمان هستیم.
مزبان حبیبی
سیزدهم خرداد هزاروچهارصد