ایلراه مسیری است که قلمرو سردسیری را به قلمرو گرمسیری مرتبط می سازد. واژه ترکیبی ایلراه نیم ترکی و نیم فارسی است، ولی قبل از متداول شدن این واژه در ایران «کوچراه» به کار میرفت.
هر ایل ممکن است در فصل کوچ، از چندین ایلراه برای رسیدن به مقصد خود استفاده کند. برای نمونه، عشایر چهارمحال و بختیاری برای کوچ خود از پنج ایلراه اصلی عبور میکنند تا به خوزستان برسند.[۲] در قدیم هر یک از شاخههای هفتلنگ و چهارلنگ بختیاری ایلراه مشخص و معینی داشتند. طولانیترین ایلراه طایفه بختیاری حدود چهارصد کیلومتر است که از چناررود در سرحد آغاز میشود و به سردشت گرمسیری میرسد. ایلراه پلکانی در کوهرنگ از ایلراههای دیدنی ایران است.
ایل راه باستانی رگ منار ، تاراز و هزارچمه از مهم ترین ایل راه های شهرستان اندیکا هستند.
بر اساس یک تقسیمبندی میتوان ایلراه هزارچَمه را از ایلراه تاراز منفک کرد: “ایلراه تاراز مخصوص کوچندگانی است که قلمرو ییلاقی[بهاره] آنها قسمتهایی از بازفت بالا و تنگزی[Tangezi] است، محل جغرافیایی آن شمالغربی شوراب چهارمحال میباشد، گرمسیر کوچندگان این ایلراه، قلمرو اندیکا و حوالی دشت لالی واقع در مسجد سلیمان است. ایلراه هزارچَمه مخصوص کوچندگان بازفت پایین، بیرگان و حوالی فارسان است که برای رسیدن به گرمسیر از این ایلراه عبور مینمایند، مناطق گرمسیری اندیکا، دشتگُل، جهانگیری تا حوالی عقیلی واقع در شمال و غرب مسجد سلیمان چراگاه آنها است”(صفینژاد، 1381، ص. 200)
برخی ایلراههای استان چهارمحال و بختیاری که به منطقه بازفت منتهی میشوند در گذشته تردد در آنها بسیار بیشتر بوده و اکنون بندرت توسط برخی کوچروها استفاده میشوند. اغلب ایلراههای وارد شده به منطقه بازفت رفته رفته مجموع شده و هنگام خروج از بازفت و ورود به خوزستان به سه ایلراه اصلیتر که در ادامه به آن پرداخته میشود، بدل میشوند. اینکه ترابری از این راههای ارتباطی از چه زمانی کانون توجه بوده و ایلها و کوچندگان فصلی از چه زمانی در این مسیرها آمد و شد میکردهاند خود نیاز به توجه اخص به هر یک از راهها و یافتن شواهدی در جهت حصول این تاریخگذاریها دارد.
منطقه بازفت از جنوب به شمال توسط سه ایلراه باستانی: 1- خداآفرین(فاله) 2- کوه سفید(نزدیکترین راه باستانی) و 3- “هزارچمه تاراز”• به خوزستان متصل میشود. ایل راه باستانی هزار چمه در استان خوزستان دو راه دیگر از آن منشعب میگردد که عبارتند از: 1- ایل راه باستانی رَگمُنار. و 2- ایلراه باستانی شلال دشت گُل.
در آغاز گفتار به معرفی فهرستوار مبادی، ایستگاههای بین راهی و مقاصد هر پنج ایلراه در کوچ پاییزه اشاره کرده و سپس کانون توجه را به شماری از شواهد باستانی در دو ایلراه 1- خداآفرین(فاله) و ایلراه 3-هزارچمه تاراز در چهارمحال و بختیاری و نواحی مرزی با خوزستان معطوف میکنیم. در پیوند با ایلراه خداآفرین، با آثارِ “پل خداآفرین” “راه پلکانی خداآفرین” و سنگنوشته آن و باستانگاه سروه«Serva»، (محوطه) مجاور آن، و در پیوند با ایلراه باستانی “هزارچمه تاراز”، با “سنگ نوشتهها”، “راه پلکانی”، “بردگوری (احتمالا گوردخمه)” و “نگارکند شیرینو” آشنا میشویم.
1) ایلراه پُلِ خدا آفرین(فالِه):
مبداء: شهرستان بروجن
مقصد: شهرستان آبادان
شروع کوچ پاییزی: بلداجی، گردنة رُخ، گَهرو، چُغاخور، اردل، دیناران، منطقه گزستان، پل خداآفرین، سه جو، فاله(در خوزستان قرار دارد)، جنگه، انبار اِسبید[1]، پارَه[2]، پل سوسن مال(پل زیوار)، سَرِ تَهد کاشون، پیون، تاشار، مَرق، سید صالح، جریک و تاچه کمر، دِهلی، سَرگَچ توبزان، مسجد سلیمان، بته وند، مُلاثانی، اهواز، خرمشهر، آبادان.
همین ایلراه یک مسیر دیگر به شرح زیر هم دارد که از پیون از هم جدا میشوند:
پیون، سمت سر راک، ایذه مالمیر، هَلاگون، نُوتَرکی[3]، بارون گِرد، قلعه تُل، باغ ملک، مَیداود، روزاد، رامهرمز، اهواز، خرمشهر، آبادان.
2) ایلراه باستانی کوه سفید[4](نزدیکترین راه باستانی):
مبداء: شهرستان کوهرنگ، بخش بازفت، دهستان صمصامی
مقصد: همان مقصد ایلراه هزار چمه
صمصامی، گردنه چری، چال گنداَوِه، کول نبک، شط نازی، کول سرخ، دار دویتو، کفت حاتم زیده، مورشاه(حسینآباد)، روستای چم قلعه(گدار چم قلعه)، ارته خیارکارا، دم تنگ کوه سفید، چال تاگا[5]، چشمه توکی- از این قسمت به بعد وارد خوزستان میشویم-، گردنه گله بوند، پشت کوه، کفت اسبید سر توف[6]، چشمه جی نائی، تیز دار بلند[7]، گندم کال، بردنخش[8]، دم تنگ کمفه، پاریو ولو برنج کال، دره پیر(معروف به جناب علی)، چال کنگورو، آب شلا، پیوست به راه بیست و چهار آستون و ادامه همان راههای قبلی.
3) ایلراه باستانی هزار چمه تاراز:
مبداء: شهرستان کوهرنگ، بخش بازفت، دهستان صمصامی
مقصد: آزادگان در استان خوزستان
شروع کوچ پاییزی: صمصامی، گردنه چری، چال[9] گنداَوِه[10]، کول[11] بنک(تنگ خرسان)9، شط[12] نازی، چال نمک محمود آباد، روستای میان دهان علیا، دَرَّه[13] دزدان، اسبید صالح کش، تلورد، روستای طارم، پل تنه زنی، کوه گردکی، سردلیها، روستای باغ چنار، روستای کچوز، روستای شیخعالی(شیخالی)، پس رُوه[14] اَلو گِرو[15]، گردنه هزار چمه، امامزاده آقا سلیمان، شیرین او(شیرین آب)- روستای شیرین او در خوزستان واقع شده است-، آب موری، فاریاب موری، پاچات[16](بره دون)[17]، سنگرهای موری، دره تاراز، رگ گله ره[18]، تاراز(کتیبه اسلامی)، دول[19] انبار، مازه[20] هزارمیشی، صحرا چلو، تنگ چلو، کفت[21] کموتر[22] گرو، شط شیمبار[23]، گندی[24] کال، گور[25] شونو[26]، چال ریگک[27] اولی، چال ریگک دومی، دول والا دلا[28]، گردنه دلا، چشمه شلال، آبادی شلال، تنگ شلال، پره[29] سهرها[30]، دینه راک[31]، دِه مورد[32] ملاحمزه، سرتلیها حاج محمد قلی امامی، شوکل ورناصری، مازه پرزینستون[33]، سرتنگ دولو، چل دولو، تُر[34]تاپو[35]، کوه لندر، پل لندر(پل باستانی که با سنگ و ساروج ساخته شده)، پا گچ پیر کنارک نصیر، سرگچ شهرباستانی برد[36] نشونده[37]، تنگ مُح(خرما)، دو دَرُو، دو راه هفت شهیدان، تنگ بتوند، اَوگَه، دو راه شوشتر اهواز روبروی بردگوریها، به سمت شوشتر، آسیاب آبی بلو تیی، پل باستانی شوشتر، شیبیه و گوریه دزفول، شوش دانیال، کرخه، هویزه و آزادگان.
3 الف)- ایلراه باستانی رگ منار:
مبداء و مقصد همان مبداء و مقصد ایل راه هزارچمه است و فقط از صحرای چلو از راه قبلی مسیر آن عوض شده و به سمت راست روبروی امامزاده بابا زاهد، کِفت گله شماره[38]، لَلَر، اَومازِرد[39]، شیمبار بالایی، اَو تنگ سرد اَوهونی، هفت پیچ مُنار، چال مُنار، بلندی منار، رگ منار، امامزاده بویر، دوتو آرپناه[40]، تنگ امامزاده بابا احمد، اَو چُلوار، تنگ هَتی[41]، صحرا حار کله[42]، امامزاده شاه ایل بابادی، تنگ تلوک، لالی، وَرزَرد، تنگ گتوند، صحرا گُتوَند، شعیبیه و گوریه و ادامة راه قبلی.
3 ب)- ایلراه باستانی شلال دشت گُل:
مبداء و مقصد همان مبداء و مقصد ایلراه هزار چَمه بوده و فقط از چات بره دون موری جدا شده و به سمت چپ سرازیری سُرناگلی[43]، سربازار سوسن، چشمه سربازار، به مسیر آب رودخانه شَلا تا بلندی فچ، پاریُو شَلا[44]، پاریُو پیرعباس، پل باستانی پایینتر از آبریزش نگین شیمبار، پاتهد[45] نصیرو[46]، گردنه گور اَوهای شیخ فردی، بیست و چهار آستون[47]، اشکفت چشمه، رگ رَو، تیه کَلا، صحرا چُلگه دشت گل[48]، دیوار خرمن آ اکبر اشرف پور، سرچشمه آب علما، دشت گل، سر رگ ایل مَلمُلی، تنگ شیرکُش، امامزادة پیر ماهی جون، نیستان چپ[49]، اَو هرزحله[50]، پر سهرها بایم بند[51]، گور بلندها، مازه شَه زِرگِی، آسیاب دو جوی، آب چهرو، تنگشاه، چشمهی تنگشاه، بر سر قبرستونهای تنگشاه، سرگچ بلوط، غارهای یه من و نیم من، صحرا آبژدان، یه برچی وصل میشود به جادهی گدار لندر.
1 – اِسبِید: سفید
2- پارَه: پایین راه
3 – نُوتَرکی: جایی که ایل باراندازی میکردند و بارها را از نو میبستند
[4] – علت نامگداری کوه سفید اینست که پوشش صخرهای رنگی متمایل به سفید دارد. اما در مقابل کوه روبرو رنگ آن به زردی میگراید و بخاطر همین مسئله زردکوه نامیده میشود.
[5] – تاگا: درختی است که میوهی ریز خوشمزهای دارد.
[6] – توف: آبشار
[7] – تیز: تیز: بلندی که از دو طرف دارای شیب است.
[8] – بردنخش: سنگ بزرگ
[9] – چال: تختی، مکان صاف و هموار
[10] – اَوِه: آبه
[11] – کول: تنگه
[12] – شط: جایی که آب جمع شده و نیستان است.
[13] – دَرَّه: دَرّه
[14] – پَس رُوه: بلندی که ایل نفس راحتی میکشد، بدین معنا که سختی راه تمام شده است.
[15] – الو: گوسفند قهوهای مایل به خاکستری. گرو: نیز به معنای گرفتن است.
[16] – چات: ماسهزار
[17] – بره دون: برّههای ایل وقتی به این مکان میرسند شروع به دویدن میکنند.
[18] – گله ره: راهی که گلهها از آن عبور میکنند.
[19] – دول: بین دو تپه که انتهای آنها به هم ختم میگردد.
[20] – مازه: تپه تیز و بلند.
[21] – کفت: تپه پهن
[22] – کموتر: کبوتر
[23] – شیمبار: شیرین بهار
[24] – گِندی: عدس
[25] – گور: قبرستان
[26] – شونو: چوپانان.
[27] – ریگک: جایی که سنگریزه دارد.
[28] – دول والا: خلاف مسیر آب به سمت سرچشمه.
[29] – پَرِه: تخته سنگ در دامنه کوه
[30] – سُهرها: قرمزها
[31] – راک: تخته سنگ زبر
[32] – ده مورد: مورد(Murd) درختی است دارای میوه.
[33] – پرزینستون: جایی که با درخت خشک شدة زالزالک حصار کشیدهاند.
[34] – تُر: جای صعبالعبوری که عشایر سنگ چین میکنند تا احشام از آنجا عبور کنند.
[35] – تاپو: کندو عسل که با چوب بلوط و یا چنار درست میکنند.
[36] – برد: سنگ
[37] – نشونده(نشانده): کاشته؛ گذاشته شده.
[38] – کفت گله شماره: تپهای که در آنجا عشایر احشام خود را شمارش میکردند و در واقع معروف است به گفت گله اِشمِرِه
[39] – اَو: آب
[40] – دوتو: دو پهلو
[41] – هَتی: گوشه چشم به جایی انداختن و یا نگاه کردن
[42] – حار: خار
[43] – سُرناگلی: سرازیری تیز
[44] – پاریو: فاریاب؛ جای مسطح و زمین آبی که معمولاً در آن کشت برنج انجام میشود.
[45] – پاتهد: پایین تخته سنگ بسیار بزرگ در دامنة کوه
[46] – نصیرو: فامیل نصیر
[47] – بیست و چهار آستون: بیست و چهار پله که دست ساز در دل کوه صعبالعبور درست شده
[48] – چُلگه: جایی که سنگریزه و سنگ بزرگ زیاد وجود دارد
[49] – نیستان چپ: در مسیر هنگامی که عشایر از چهارمحال و بختیاری به خوزستان حرکت میکنند در سمت چپ قرار دارد.
[50] – هرزحله: درختی است مثل خرما که میوههای غیر قابل مصرف به رنگ سبز دارد.
[51] – بایم بند: بادام زار