فهرست بستن

حکایت آموزش و پرورش و عدم تناسب منطقی میان انتظارت و داده ها ؟ وقتی آمار در بودجه عمومی کشور حرف را می زند !

سرمايه‌اي كه به آموزش اختصاص مي‌يابد، بازتاب ارزشي است كه يك كشور براي آموزش قائل است/ سرانه هر دانش آموز در واقع نشان از انتظار آن نظام از خروجی آموزش و پرورش در سال های بزرگسالی دارد و اینکه با چه رویکردی در آموزش و پرورش هزینه کرده و یا سرمایه گذاری می کنند، اینکه در یک حکومت به آموزش و پرورش با دیدگاه هزینه ای نگاه می شود یا سرمایه گذاری خود بحثی است که می تواند بسیاری از مشکلات را روشن کند/ هزینه های آموزش و پرورش کمتر از 3 درصد هزینه های دولت است، این درصد در کشورهای همجوار ما بیش از 5 درصد و در کشورها پیشرفته تا 15 درصد است/ سرانه آفریقای جنوبی برای هر دانش آموز بیش از سه برابر ایران است/ بودجه آموزش و پرورش به مسائلی مرتبط شده که سال هاست هرگز محقق نشده است/ در برخی مواقع حتی بودجه شرکت ها و نهادهایی که تعداد شاغلین شان از یک اداره معمولی آموزش و پرورش هم کمتر است از کل بودجه در اختیار وزیر آموزش و پرورش هم بیشتر است/ چرا  مشکلات آموزش وپرورش را مانند تمام ردیف های بودجه ای کشور از منابع خزانه و یا صندوق توسعه و یا صندوق ذخیره ارزی حل نمی کنند/ ‌میلیارد و ٤٦٦‌ میلیون‌تومان هم سهم برای سازمان ها و نهادهای موضوع جدول 17 قانون بودجه است. نهادهایی که وجود خارجی آنها هم محل شک و شبهه است و اینکه این نهادها در هیچ جایی به چگونگی هزینه این بودجه پاسخ گو نیستند ؛ چگونه است که سازمان ها و نهادهای نظارتی به این موضوع ورود پیدا نمی کنند هم خودش جای سوال دارد/ دولت در هر ماه به ازای هر ایرانی 127.700.000 ریال هزینه می کند، که از این مبلغ 350.000  ریال سهم آموزش و پرورش از این هزینه هاست ؛ به عبارت خیلی ساده، دولت حدود 365 برابر بودجه آموزش و پرورش را در جاهای دیگر هزینه می کند/ آیا جامعه به همان اندازه که از آموزش و پرورش متوقع است، از سایر دریافت کنندگان هم متوقع است/ ما فرهنگیان به سادگی از کنار این موضوعات می گذریم و هیچ وقت نمی پرسیم که آن 97 درصد هزینه های کشور کجا هزینه می شود/ آیا می دانستید پولی که بابت یارانه به مردم داده می شود حدود 15 درصد از کل بودجه آموزش و پرورش بیشتر است / بودجه برخی نهادها در دوره روحانی بیش از 200 درصد افزایش پیدا کرده و بودجه آموزش و پرورش حدود 25 درصد

 

بودجه عمومی کشور و سهم آموزش و پرورش

 

   تحقيقات نشان داده است سرمايه‌اي كه به آموزش اختصاص مي‌يابد، بازتاب ارزشي است كه يك كشور براي آموزش قائل است. بر همين اساس كل هزينه آموزش و پرورش جهان در سال 1988، به بيش از يك تريليون دلار رسيده كه 5/5 درصد از توليد ناخالص ملي جهان را تشكيل داده است و در اين سال سهم آموزش و پرورش در 4 كشور برتر جهان از رقم 5/5 درصد توليد ناخالص ملي فراتر مي‌رود. كانادا با اختصاص 1 / 7 (هفت و یک دهم) درصد از توليد ناخالص ملي به آموزش در صدر كشورهاي برتر قرار گرفته و ايالات متحده با 8 / 6  (شش وهشت دهم ) درصد در رده دوم و زلاند نو در رده سوم قرار دارد.
سرانه دانش آموزان در برخی کشورها به قرار زیر است، شاید این عدد برای مقایسه کشورها، معیار مناسب تری باشد:
ايران 700 دلار
آفريقای جنوبی 2386 دلار

آلمان 15062 دلار

ترکيه 1804 دلار

روسيه 4281 دلار

هند 348دلار،

ژاپن 19595 دلار

سوئد 30346 دلار

کره جنوبی 9693 دلار

کانادا 8018 دلار 

مالزی 2914 دلار

امارات 8682 دلار
توجه داشته باشیم که آلمان از نظر جمعیت و وسعت، ترکیه و مالزی و امارات از نظر حکومت و مذهب و …. قابل مقایسه با ایران هستند و در کشوری مانند امریکا این هزینه برای بیش از 53 میلیون نفر دانش آموز انجام می شود!
هزینه های بودجه ای مرتبط با آموزش و پرورش در برخی کشورها، مربوط به سال 2013
ردیف کشور بودجه آموزشی تقریبی (یورو) درصد از بودجه
1 – ژاپن 165 میلیارد 3.8
2-  آمریکا 103 میلیارد 5.6
3 – انگلیس 79.5 میلیارد 6.3
4 – فرانسه 78.9 میلیارد 5.9
5-  ایتالیا 48.5 میلیارد 4.5
6-  ترکیه 22.2 میلیارد 3.9
7-  نروژ 12.4 میلیارد 6.9
8-  دانمارک 10.9 میلیارد 8.7
9- فنلاند 6.7 میلیارد 6.8
10 سوئد 5.4 میلیارد 7
و ایران با 80 میلیون نفر جمعیت و حدود 14 میلیون دانش آموز کمتر از 8 میلیارد دلار که از کشوری مثل دانمارک با 4 میلیون نفر جمعیت و کمتر از یک میلیون نفر دانش آموز، کمتر است .
در این مبحث می خواهیم به بودجه عمومی کشور با زبان ریاضی و به طور ساده نگاه کنیم، بودجه ای که قرار است در سال آینده برای اداره کشور توسط دولت هزینه شود. این که چه مقدار از بودجه کشور در آموزش و پرورش هزینه می شود همیشه پارامتری است که محل اخلاف بین اقتصاددانان دولت و غیر دولتی بوده است ؛ در این مقاله می خواهیم به زبان ساده آن را بیان کنیم.
سرانه هر دانش آموز در واقع نشان از انتظار آن نظام از خروجی آموزش و پرورش در سال های بزرگسالی دارد و اینکه با چه رویکردی در آموزش و پرورش هزینه کرده و یا سرمایه گذاری می کنند، اینکه در یک حکومت به آموزش و پرورش با دیدگاه هزینه ای نگاه می شود یا سرمایه گذاری خود بحثی است که می تواند بسیاری از مشکلات را روشن کند.
حال به بودجه کشور در سال 96 نگاهی بیندازید :
11.527.108.969.000.000 ریال
بودجه آموزش و پرورش در سال 96
310.000.000.000.000 ریال
یعنی هزینه های آموزش و پرورش کمتر از 3 درصد هزینه های دولت است، این درصد در کشورهای همجوار ما بیش از 5 درصد و در کشورها پیشرفته تا 15 درصد است.
در برخی کشورها مثل ژاپن تا 30 برابر ایران برای هر دانش آموز هزینه می شود.
خیلی متاسفم، که فریاد عدالت خواهی، اسلام و… گوش فلک را کر کرده اما در عمل از کشورهای عقب افتاده افریقا هم عقب تریم. سرانه آفریقای جنوبی برای هر دانش آموز بیش از سه برابر ایران است (2200 دلار در آفریقا در برابر 700 دلار ایران).
دولت، بودجه آموزش و پرورش را از 6(60 هزارم) درصد  به 27 هزارم رسانده است .
منابع بودجه عمومی دولت از لحاظ درآمدها و واگذاری دارایی‌های سرمایه‌ای و مالی و مصارف بودجه عمومی دولت از حیث هزینه‌ها و تملک‌دارایی‌های سرمایه‌ای و مالی بالغ بر سه میلیون و نهصد و هشتاد و سه هزار و هشتصد و سی و سه میلیارد و سیصد و سی و پنج میلیون (3.983.833.335.000.000) ریال شامل:
1- منابع عمومی بالغ بر سه میلیون و چهارصد و شصت و هفت هزار و پانصد و بیست و یک میلیارد (3.467.521.000.000) ریال
2- درآمد اختصاصی وزارتخانه‌ها و مؤسسات دولتی بالغ بر پانصد و بیست و سه هزار و پانصد و پنجاه و سه میلیارد و سیصد و سی و پنج میلیون ریال
ب- بودجه شرکت‌های دولتی، بانک‌ها و مؤسسات انتفاعی وابسته به دولت از لحاظ درآمدها و سایر منابع تأمین اعتبار بالغ بر هشت میلیون و پنج هزار و بیست و یک میلیارد و چهل و هشت میلیون ریال و از حیث هزینه‌ها و سایر پرداخت‌ها بالغ بر هشت میلیون و پنج هزار و بیست و یک میلیارد و چهل و هشت میلیون ریال
این مصوبه مجلس بوده و برای سال آینده اجرا خواهد شد یعنی متاسفم برای مجلسی که حتی در مصوباتش هم نمی تواند به طور ظاهری عدالت را رعایت کنند.

در برخی مواقع حتی بودجه شرکت ها و نهادهایی که تعداد شاغلین شان از یک اداره معمولی آموزش و پرورش هم کمتر است از کل بودجه در اختیار وزیر آموزش و پرورش هم بیشتر است.
متاسفانه بودجه آموزش و پرورش به مسائلی مرتبط شده که سال هاست هرگز محقق نشده است، مانند یک درصد صرف جویی …. و افزایش مبلغ 15 تومان به هزینه هر مترمکعب گاز مصرفی مردم(که خودش باعث تقابل مردم با آموزش و پرورش می شود) و ….

این پیوند خوردن بودجه آموزش و پرورش که بسیاری از آن ها اجرایی نخواهد شد مانند سال های قبل باعث تقابل جامعه با آموزش و پرورش خواهد شد .

چرا  مشکلات آموزش وپرورش را مانند تمام ردیف های بودجه ای کشور از منابع خزانه و یا صندوق توسعه و یا صندوق ذخیره ارزی حل نمی کنند ؟
تمام دست اندرکاران دولت در بودجه ریزی و همه مجلس نشینان از مشکلات بودجه ای آموزش و پرورش باخبرند و می دانند که بودجه مصوب هیچ گاه کفاف هزینه های آموزش و پروش را نداده و در تمام سالهای خدمتم همیشه این وزارتخانه با کسری بودجه مواجه بوده و اینکه چه اراده ای در کار است که همیشه باید این سیر تسلسلی باطل ادامه داشته باشد، خدا می داند!
به موجب مصوبه مجلس، بودجه سال 1396 کل کشور از حیث منابع بالغ بر یازده میلیون و پانصد و بیست و هفت هزار و صد و هشت میلیارد و نهصد و شصت و نه میلیون (11.527.108.969.000.000) ریال و از حیث مصارف بالغ یازده میلیون و پانصد و بیست و هفت هزار و صد و هشت میلیارد و نهصد و شصت و نه میلیون (11.527.108.969.000.000) ریال
توجه کنید: یک میلیون و صدو پنحاه هزار میلیارد تومان، آن یکصد و پنجاه هزار میلیارد تومان اضافه اش حدود 5 برابر کل بودجه آموزش و پرورش در یک ساله!


یک سوال ساده:

با یک ماشین حسابی حساب می کنند که عدالت در این بودجه ریزی را توجیه کرده اند !
٢٧٦‌میلیارد و ٤٦٦‌ میلیون‌تومان هم سهم برای سازمان ها و نهادهای موضوع جدول 17 قانون بودجه است. نهادهایی که وجود خارجی آنها هم محل شک و شبهه است و اینکه این نهادها در هیچ جایی به چگونگی هزینه این بودجه پاسخ گو نیستند ؛ چگونه است که سازمان ها و نهادهای نظارتی به این موضوع ورود پیدا نمی کنند هم خودش جای سوال دارد (که ما جرات پرسیدن نداریم).
این مبلغ تقریبا معادل کل آن بخش از بودجه های آموزش و پرورش است که به حقوق تخصیص نمی یابد، یعنی نهادهایی که معادل کل ادارات کل و ادارات آموزش و پرورش کشور و نوسازی در آموزش و پرورش و همین طور بودجه در اختیار وزیر آموزش و پرورش، بودجه دریافت می کنند!


نکته قابل تامل اینکه:

دولت در هر ماه به ازای هر ایرانی 127.700.000 ریال هزینه می کند، که از این مبلغ 350.000  ریال سهم آموزش و پرورش از این هزینه هاست ؛ به عبارت خیلی ساده، دولت حدود 365 برابر بودجه آموزش و پرورش را در جاهای دیگر هزینه می کند .

آیا جامعه به همان اندازه که از آموزش و پرورش متوقع است، از سایر دریافت کنندگان هم متوقع است؟
به عیارت دیگر برای هر ایرانی آموزش و پرورش در هر ماه 35000 تومان هزینه دارد و دولت 1277000 تومان(که می شود حدود 33 برابر)


نکته قابل تامل:

در صورتی که حقوق کلیه پرسنل آموزش و پرورش را 3 برابر کنیم، تازه سرانه آموزش و پرورش به کشورهایی مثل آفریقای جنوبی و گوام و …. می رسد و اگر بخواهیم به کشورهایی مثل ژاپن برسانیم سرانه آموزش و پرورش و هزینه آموزش و پرورش را تقریبا باید به 200 هزار میلیارد تومان برسانیم یعنی تقریبا 7 برابر !
سالهاست من این اعداد را رصد می کنم و متاسفانه هیچ کس نیست که درباره این اعداد صحبت کند و ما فرهنگیان به سادگی از کنار این موضوعات می گذریم و هیچ وقت نمی پرسیم که آن 97 درصد هزینه های کشور کجا هزینه می شود؟
آیا می دانستید پولی که بابت یارانه به مردم داده می شود حدود 15 درصد از کل بودجه آموزش و پرورش بیشتر است ؟
بودجه عمومی کل کشور نسبت به سال ۹۵، ۱۳ درصد افزایش پیدا کرده، قرار است به حقوق ما 10 درصد اضافه شود که آن هم با احتساب ضرایب نسبت به کل حقوق تقریبا  7 درصد می شود ؛ حالا بقیه بودجه اضافه شده کجا هزینه می شود و الله اعلم …
بودجه برخی نهادها در دوره روحانی بیش از 200 درصد افزایش پیدا کرده و بودجه آموزش و پرورش حدود 25 درصد!

مطالب مرتبط با موضوع