فهرست بستن

می‌خندیم اما از غمگین‌ترینِ ملت‌ها هستیم، چون به هم می‌خندیم

✉️ می‌خندیم اما از غمگین‌ترینِ ملت‌ها هستیم، چون به هم می‌خندیم
بحران آموزش، خانواده‌ها و نیاز به هم‌فکری
✒️ مزبان حبیبی

اتفاق عجیبی که این روزها دائما با آن مواجه هستیم و دائما در حال افزایش است، بازتعریف اتفاقات و بحران‌ها از طریق تولید و انتشار جک است، اتفاقی که باعث شده تا مردم از شنیدن هیچ خبری تعجب نکنند.

وقتی تمام وقایع را طنزآلود کرده و هیچ تحلیل درستی پیرامون آن‌ها نداشته باشیم، با شنیدن خبر گم‌شدن یک خط از اتوبانی در یزد، اولین عکس‌العمل ما خنده است نه تعجب، البته نه به‌دلیل خنده‌دار بودن موضوع، بلکه از این‌جهت که انتظار داریم در سریع‌ترین زمان ممکن، جک‌های جدیدی درباره آن شنیده شود.

برخی تصور می‌کنند جک ساختن برای اتفاقات و مسائل اجتماعی، راهی برای مقابله با آن است، اما توجه داشته باشیم که مردم در هیچ کشوری چنین عکس‌العملی ندارند.

باید بدانیم که با این‌همه جک و طنز که پیرامون رخ‌دادهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و مذهبی ساخته و منتشر می‌کنیم، در لیست کشورهای غمگین جهان هستیم.

می‌خندیم،
اما خنده ما،
از گریه غم‌انگیزتر است

هر کدام از ما وظیفه دارد تا برای عبور از این شرایط بغرنج و آزاردهنده امروز در جامعه، تکالیف خود را به‌خوبی انجام دهد، یکی از این تکالیف درک شرایط سخت خانواده‌هاست، خانواده‌هایی که باید تمام هزینه‌های آموزش‌وپرورش را نیز پرداخت کنند لذا به‌هیچ عنوان اخلاقی نیست که خطاها و اشتباهاتشان را به قصد تمسخر و استهزاء بازنشر دهیم.

چنان در چمبره خویش‌ساختهٔ ساده‌انگاری اخبار گرفتار شده‌ایم که حتی لکنت زبان دانش‌آموز در کلاس درسِ آنلاین را نیز به سخره می‌گیریم، حتی عدم توانایی معلم در تلفظ کلمه آنلاین هم دستمایه به زیر کشیدن ارزش‌های انسانی شده‌است.

اگر در بازنشر چنین لطیفه‌ها و جک‌های ناشی از اخبار اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، آموزشی و اقتصادی دخالت داشته‌ایم، قطعا در ابتدایی‌ترین سطح از توسعه، گرفتار نوعی جهالت فرهنگی شده‌ایم که نه‌تنها باعث شادی مردم نخواهد شد، بلکه ما را در میان کشورهای غمگین دنیا، سرلیست آنها کرده‌است.

این نوع مواجهه با اتفاقات، مختص عوام یا کوچه‌وبازار نیست، بلکه در عالی‌ترین سطوح مدیریتی کشور هم، چنین رخ‌دادی به‌وضوح قابل مشاهده است.

از انتشار اشتباهات و گاف‌های مجازی دانش‌آموزان و خانواده‌ها پرهیز کنیم، در چنین شرایطی که همگی در مقابل یک ابربحران قرار داریم، حمایت از دانش‌آموزان و ایجاد محیط آرام و قابل اعتماد برای حضور فعال آنها در کلاس‌های آنلاین، رکن اصلی برای عبور از بحران است.

این روزهای کرونایی، مادران و پدرانی که اصول اولیه آموزش را نمی‌دانند، به‌اجبار باید بخشی از بار مسؤلیت آموزش‌وپرورش را بردوش بکشند، توجه داشته باشیم که اغلب آنها هیچ‌گونه آموزش آکادمیک برای چنین شرایطی ندیده‌اند و هم‌چنین تجربه‌ای هم در چنین زمینه‌ای ندارند پس خطاها و اشتباهات چنین خانواده‌هایی یک امر طبیعی است و از اصول انسانی به‌دور است که اشتباهات آنها را سوژه جک و خنده خود کنیم.

مادری که عصبانیتش به‌خاطر ناتوانی فرزند از حل مسأله و یا امتناع از نوشتن تکالیف، او را به سر حد جنون رسانده‌است، یک قدیس به تمام معناست، چنین مادرانی قابل ستایش‌اند آنها را دریابیم و از بازنشر اشتباهات آنها به شدت پرهیز کنیم.

وقتی تمام اعضای خانواده، برای انجام آزمایش علوم فرزند خردسالشان بسیج شده‌اند، صحنه‌هایی به‌غایب زیبا و انسانی رقم خورده‌است، به‌طور طبیعی در چنین مواقعی، اشتباهاتی هم رخ خواهد داد که باید با سعه‌صدر از آن عبور کنیم نه این‌که دست‌مایه تمسخر و استهزاء شوند، چنین خانواده‌هایی می‌توانند الگوی مشارکت در امور اجتماعی باشند.

پیام پسربچه دانش‌آموز خردسال برای خانم معلمش، که او را عشق و نفس خود می‌نامد، نشانه‌هایی از روح لطیف و ضمیری آسمانی دارد، این بچه‌ها می‌تواند الگوی مناسبی برای روابط انسانی دانش‌آموزان با معلمان باشند در حالی‌که برداشت‌های جامعه به قهقرا رفته ما از چنین سادگی‌هایی، فقط جک و طنز است.

غیر نطق و غیر ایما و سجل
صد هزاران ترجمان خیزد ز دل

مزبان حبیبی
شانزدهم مهر نودونه
بازنشر: بیست‌ویکم دی نودونه

مطالب مرتبط با موضوع