با توجه به احترامی که برای مدیرکل جدید آموزش و پرورش فارس قائل بوده و هستیم، سه ماه تمام فقط نظاره گر شرایط موجود بودیم و دم نزدیم تا شاید سال تحصیلی جدید بدون دغدغه آغاز شود.
به هیچ عنوان بنا را بر تقابل نداشته و نداریم، اما با بودن تیم سابق در تصمیم گیری های اداره کل امید چندانی نداریم .
ضمن اعلام حمایت و قدردانی از تغییرات مثبت انجام شده (هرچند ناچیز) و تغییرات آینده، همچنان منتظر اعمال تغییرات کارشناسی شده در حوزه اداره کل هستیم و اعتقاد داریم هرچه سریعتر باید اغلب معاونت ها، دستخوش تغییرات عمده شود.
اما هدف از نگارش این متن، این یک داستان واقعی است، نه قصه است و نه جوک.
چند روز پیش، شخصی فرهنگی و شاغل در آموزش و پرورش استان، به درمانگاه فرهنگیان استان فارس مراجعه می کند.
شخص پزشک خانواده این فرهنگی، در درمانگاه فرهنگیان شاغل است.
روز مراجعه، همان پزشک مورد نظر، در درمانگاه کشیک بوده است.
فرهنگی مورد نظر، بیش از بیست و هفت سال سابقه پرداخت بیمه دارد.درمانگاه از پذیرش دفترچه برای ویزیت پزشک عمومی خودداری می کند، دلیل اما جالب تر است ؛ چون دفترچه وی مهر پزشک خانواده ندارد .
پزشکی که خودش در همان لحظه، کشیک درمانگاه بوده است.
در پاسخ به اعتراض محترمانه:
درمانگاه به آموزش و پرورش ارتباطی ندارد !
شما قضاوت کنید، از این سیستم انتظار خدمات و بالا بردن شان و معیشت فرهنگیان را داریم!
خود کرده را تدبیر نیست و به یک بیت شعر اکتفا می کنم:
اسب تازی شده مجروح به زیر پالان
طوق زرین همه بر گردن خر می بینم.
مسئولین محترم و خدوم اداره کل آموزش و پرورش استان فارس، سایه شما مستدام.
در پایان پیشنهاد می شود یک دوره ضمن خدمت آموزشی برای پرسنل درمانگاه، پیرامون دلیل و هزینه های تاسیس درمانگاه فرهنگیان فارس اجرا شود.
مزبان حبیبی
