فهرست بستن

در سکوت بلوط، در سوگ ریواس، در انتظار معجزه‌ام

اصالتم، سال‌هاست به ریشه‌های بلوط پیری گره خورده که اکنون تن نحیف‌اش در حال سوختن است. عمری‌است که گره خورده‌ام به چوقا
به نوزین
به اسب و برنو
به چویل و ریواس و گردو
به بلوط پیر زردکوه
که همگی در حال سوختن هستند و منتظر معجزه پرودگار
آتش در نیستان، بلوط‌های زاگرس در حال سوختن
آتش در نیستان، بلوط‌های زاگرس در حال سوختن
بَلیٖط پیر زَردِه، ناله داره
بَلٰامْ أَوْرٖی بیا، بارون بِوٰارِه
(بلوط‌ پیر زردکوه ناله می‌کند تا شاید ابری بیاید و باران ببارد.)
نظاره کردن فرار آهوان و قوچ‌های بختیاری از شعله‌های سرکش آتش، قلب هر عشایرزاده‌ای را به درد می‌آورد.
فریاد جگرسوز مردم منطقه که نیک می‌دانند سوختن بلوط چه عواقب وحشتناکی خواهدداشت، سمفونی آزاردهنده‌ای را روایت می‌کند.
اگر بدانیم که دوران پاگرفتن نهال بلوط، بیشتر از ده سال است و این نماد ایستادگی در پنجاه سالگی ثمر می‌دهد، شاید عمق فاجعه را بیشتر بدانیم و ناله جگرسوز اهالی منطقه را درک کنیم.
این بلوط‌ها که می‌سوزند، حاصل تلاش چندین نسل از انسان‌های سخت‌کوشی است که اینک نیستند تا سرزمین سوخته خود را بنگرند.
هر درخت بلوط تا ۲۰۰ هزار دلار ارزش‌گذاری می‌شود، شاید مسؤلین نمی‌دانند چه سرمایه‌ای در حال سوختن است.
میلیون‌ها درخت بلوط در خطر از بین رفتن توسط آتش هستند و ما فقط به تماشا ایستاده‌ایم.
ما عشایر آموخته‌ایم که همواره امیدوار باشیم و تلاش‌گر، پس می‌دانیم که روزی دوباره برمی‌گردیم به سرزمین شیرهای سنگ‌شده، به سرزمین دل‌های تنگ‌شده، درحالی‌که بلوط‌هایش را سرسبز خواهیم‌دید.
چون ریشه‌های بلوط پیر، اصالت من است.
و اکنون،
در سکوت بلوط،
در سوگ چویل و ریواس،
دلتنگ قهقهه کبک تاراز،
به انتظار معجزه‌ باران نشسته‌ایم تا ریشه بلوط‌های سوخته را به سبز شدن بشارت دهیم.
ترانه‌ای در سوگ آتش‌سوزی کوه‌های زاگرس بختیاری با صدای استاد ملک‌محمد مسعودی،
 
متن ترانه:
پروانه زِ عشقِ شَمْ، دٰایِم إٖیسوُسِ دِی‌ْبلال
زنجیرِ عشقِ کِ نیلِس بـِـگروُسِ دِی‌ْبلال
 
بلالْ بلالوُم دِی‌ْبلال
بِلیٖن بِنٰالوُم دِیْ‌بلال
 
مـَـهِ چارده ریسِ دٖی، بـِـنیـَـر چه ماتِ، دی بلال
زِ خجالت هر شـُـوٖی، بِ یَ وُلاتِ، دِیْ‌بلال
 
چَویلِ کـِـرِّ کـَـمَر، باد اُوشنیدِسْ، دِیْ‌بلال
دلِ کُرْ، کاردینِ‌تر، غم أَنْجِنیدِسْ، دِیْ‌بلال
 
ترجمه فارسی:
پروانه از عشق شمع دائم در حال سوختن است
زنجیر عشق است که مانع از گریختنش شده
 
سوختم سوختم
بگذارید تا بنالم
 
ماه شب چهارده چهره‌اش را دید، ببین که چه طور از زیبایی او مات مانده‌است
از خجالت هر شب در یک سرزمین است
 
چویل روئیده بر کوهسار را باد افشان و پریشان کرده
دل عاشق کارد خورده و از غم شکسته شده
 
مزبان حبیبی
چهاردهم خرداد نودونه

برای مشاهده مستند قوم باد، وارد صفحه مورد نظر شوید

قسمت اول قوم باد    قسمت دوم قوم باد    قسمت سوم قوم باد

قسمت چهارم قوم باد    قسمت پنجم قوم باد    قسمت ششم قوم باد

 

جهت مطالعه مقالات و مشاهده منابع، وارد صفحه مورد نظر شوید.

شناخت ایل بختیاری    مشاهیر بختیاری    درباره طایفه بابادی

مطالب مرتبط با موضوع