سردار مریم بختیاری (۱۲۵۱-۱۳۱۶)
برجسته ترین زن مبارز ایران
زندگینامه بی بی مریم بختیاری (۱۲۵۱-۱۳۱۶)
از زنان مبارز و نامدار ایران در عصر مشروطه و جنگ جهانی اول
سردار بی بی مریم بختیاری، از برجسته ترین زنان تاریخ ایران بود که در سال ۱۲۵۱ هـ.ش در سرزمین بختیاری بدنیا آمد. بی بی مریم خواهر سردار اسعد، مادر علیمردان خان و همسر علیقلی خان چهارلنگ بود. پدرش حسینقلی خان، ایلخانی بختیاری و مادرش بی بی فاطمه از طایفه چهارلنگ بود. بی بی مریم در کودکی پدر را از دست داد و زندگی دشواری را گذراند. پدرش در سال ۱۲۹۹ هـ.ق به دست ظل السلطان حاکم اصفهان که از توسعه قدرت ایلخانی بختیاری بیمناک شده بود، کشته شد و بلافاصله برادرانش سردار اسعد و اسفندیار خان نیز زندانی شدند، خانواده اش مغضوب حکومت گردیده و مدت ها آوارگی و سختی کشیدند.
در دوران نوزادی بنابر ملاحظات ایلی و سیاسی (طبق آیین «ناف برون» در بختیاری) وی را نامزد مردی از خوانین کردند که بیست سال از او بزرگتر بود که سرانجام در سن ۱۵ سالگی با وی ازدواج نمود. همسرش علیقلی خان چهارلنگ دارای دو زن دیگر نیز بود اما بی بی مریم به دلیل لیاقت و مدیریت بسیار مورد توجه همسر خود و چهارلنگ ها واقع گردید. اما پس از گذشت چهارسال، همسرش، در توطئه طایفه ای خود را از دست داد. حاصل این ازدواج سه فرزند بنامهای علیمردان خان، محمدعلی خان و سهراب خان بود. با مرگ همسر به خانواده پدری برگشت و به تربیت فرزندان پرداخت و با فرزندانش اغلب نزد برادرانش بویژه علیقلی خان سردار اسعد (از سران بزرگ مشروطیت) زندگی می کرد.
چند سال پس از مرگ همسر اول، در حالیکه به خواستگاران قبلی اش جواب رد داده بود، با مصلحت خانوادگی و در شرایطی خاص او را مجبور به ازدواج با فتح اله خان سردار ارشد (یکی از عموزادگانش) کردند که دارای چندین زن و مردی عیاش و هرزه بود و به خانواده بی اعتنا بود. بی بی مریم از این ازدواج و اعمال خلاف شوهرش، سخت دلگیر و در رنج بود که در خاطرات خود بدان اشاره کرده است. این مرحله از زندگی وی بادرگیری و نزاع خانوادگی گذشت و سالها بعد بدون جدایی از شوهر دومش، با توافق ایلی، زندگی مستقلی در یکی از عمارت های خان (قلعه سورشجان بختیاری) پیدا کرد. یک پسر بنام مصطفی قلی خان نیز از این ازدواج داشت.
وی به ضرورت زندگی ایلیاتی در فنون تیراندازی و سوارکاری مهارت پیدا نمود و چون همسر و جانشین خان بود، سواران و جنگجویانی در اختیار داشت که به تدریج در جهت مبارزات خود و یاری مشروطهخواهان اقدام می نمود و به دلیل لیاقت و شجاعت، در سرزمین بختیاری به «سردار مریم» معروف گردید
بی بی مریم بختیاری از معدود زنان باسواد، معتقد و روشنفکر عصر خود بود که به طرفداری از آزادیخواهان برخاست و در این راه از هیچ چیز دریغ نورزید. از مشوقین اصلی وی در آموختن دانش و راه مبارزه، برادرش سردار اسعد بختیاری بود. طی نامهها و تلگرافهای مختلف بین سران بختیاری و سخنرانیهای مهیج و گیرا، افراد ایل را جهت مبارزه با استبداد آماده میکرد و به عنوان یکی از شخصیتهای ضداستعماری و استبدادی عصر قاجار و عصر پهلوی اول مطرح بوده است.
براساس کتاب خاطرات سردار مریم، در زمان حرکت سردار اسعد و بختیاری ها برای حمایت از مشروطه و فتح تهران وی با سخنان خود و تشویق سواران بختیاری به حمایت از مشروطیت پرداخت و سردار اسعد قبل از حرکت هماهنگی های لازم را با وی انجام داد. به روایتی بی بی مریم مخفیانه با عدهای سوار وارد تهران شده و در خانه پدری حسین ثقفی منزل کرد و به مجرد حمله ی سردار اسعد به تهران، پشت بام خانه را که مشرف به میدان بهارستان بود سنگربندی نمود و با عده ای سوار بختیاری، از پشت سر با قزاقها مشغول جنگ شد و خود شخصا تفنگ به دست گرفت و با قزاقان جنگید.۱ نقش او در فتح مشروطیت و مبارزات او در هنگامه جنگ جهانی اول، میزان محبوبیتش را افزایش داد و طرفداران بسیاری یافت به طوری که به لقب سرداری مفتخر شد.
سردار مریم بختیاری در هنگامه جنگ جهانی اول، سلاح بر دوش به همراه سواران و جنگجویان بختیاری با انگلیسی ها نبرد می کند و در سخت ترین شرایط به آزادی خواهان مشهور ایران زمین در خانه خود در سرزمین بختیاری پناه می دهد. در جریان جنگ جهانی اول با وجود آنکه برخی از مقامات بختیاری در تهران از انگلیسیها حمایت میکردند، سردار مریم به همراه دیگر سران بختیاری، به مخالفت با انگلیسها پرداخت و با عده ای از تفنگچیان و سرداران خود جانب متحدین را گرفت و با قوای انگلیس و روس نبرد می کند.
سردار مریم همچنین عده ای از خوانین جزء بختیاری چون خوانین پشتکوه را با خود یار ساخت و در یورشهای مداوم خود به انگلیسی ها صدماتی وارد ساخت به طوری که پلیس جنوب مبارزات دائمی را با او شروع کرد. وی از سربازان و افسران آلمانی و سرکوب و قلع و قمع راهزنان کهگیلویه و کنترل خوانین کوچک استفاده نمود.۲ قدرت سردار مریم در منطقه به حدی بود که روسها به هنگام فتح اصفهان کینه توزانه به عمارت او تاختند و اثاثیه او را به یغما بردند و کلیه اموال و املاک او را دراصفهان مصادره کردند۳
رشادت و دلاوری این شیر زن بختیاری به حدی بود که آوازه شهرت و آزادگیش در سرتاسر میهن پیچید و منزل او مأمن و پناهگاه بسیاری از آزادیخواهان عصر مشروطه شد. در هنگام فتح اصفهان توسط روسها (در جنگ جهانی اول)؛ فن کاردف، شارژ دافر آلمان به خانه سردار مریم بختیاری پناه برد و مدت سه ماه و نیم در پناه او بود تا اینکه پس از شکست بختیاریها از روسها و کشته شدن ۵۸ نفر راهی کرمانشاه شد و از آنجا به برلن رفت. به پاس حمایتهای سرسختانه بی بی مریم از فن کاردف و نجات جان آلمانی های مقیم ایران «ویلهلم امپراطور آلمان»، کمان تمثال میناکاری و الماس نشان و همچنین صلیب آهنین خود را که بالاترین نشان دولت آلمان بود، برای او فرستاد. بی بی مریم بختیاری تنها زنی در جهان بود که توانست به دریافت این نشان نائل آید. ۴
همچنین برخی رجال سیاسی و آزادی خواهان دیگر همچون علامه دهخدا، ملک الشعرا بهار، وحید دستگردی و… که در خلال جنگ جهانی اول مورد تعقیب نیروهای متفقین بویژه انگلیسی ها بودند به به سرزمین بختیاری و خانه بی بی مریم پناه آوردند. پروفسور گارثویت می نویسد: «این زن برجسته، روحی سرکش و فکری مستقل داشت و در تعیین سیاست بختیاری به ویژه در جنگ جهانی اول نقش مهمی ایفا کرد»۵
دکتر باستانی پاریزی مورخ شهیر معاصر در مقدمه دیوان پژمان بختیاری می نویسد: «در همین کوهستان زنی می زیسته که برابر صد مرد در سرنوشت تاریخ معاصر ما دخیل بوده است. مقصودم «بی بی مریم بختیاری» است که وقتی در جنگ بین الملل اول، ایرانیان وطن خواه از اولتیماتوم روس، و بعداً از هجوم انگلیسی ها ناچار به مهاجرت شدند و آواره کوهستان بختیاری، این زن نامدار، همه آنها را پناه داد، و وسائل رفتن آنها را به غرب و کرمانشاه و بلاخره عثمانی فراهم ساخت…».۶ آیت اله پسندیده برادر امام خمینی نیز در خاطرات خود می نویسد: بی بی مریم از زنهای بسیار والا و دانای بختیاری بوده است.۷
جریان مبارزات سردار مریم بختیاری با انگلیسها در طی قرارداد ۱۹۱۹ و کودتای ۱۲۹۹ همچنان ادامه یافت در این هنگام دکتر محمد مصدق حاکم فارس در زمان کودتای ۱۲۹۹ که مخالف کودتای رضاخان بود، پس از مخالفت و عزل از اصفهان به بختیاری پناهنده شد و مدتها مهمان خوانین بختیاری از جمله بی بی مریم بود. دکتر مصدق همواره از این بزرگواری و شجاعت بی بی مریم بختیاری به نیکی یاد می کرد
بیبی مریم بختیاری از معدود زنان مبارز ایران و از نخستین زنان ایرانی است که خاطرات زندگی خود را نوشته بود و در آن به شرح زندگی دردآور و پر رنج خود پرداخته و از رنج و عقب ماندگی زنان و مسائل سیاسی اجتماعی ایران در آن روزگار انتقاد کرده است.۸ فرزند رشید وی علیمردان خان نیز که حاصل تربیت او بود راه مبارزه او را ادامه داد و در سال ۱۳۱۲ قیام گسترده ای را علیه استبداد و دیکتاتوری رضاشاه به راه انداخت.
سرانجام سردار مریم بختیاری سه سال پس از تیرباران و اعدام فرزند برومندش علیمردان خان بختیاری توسط رضاشاه، و در حالیکه از این مصیبت بسیار غمگین و رنجور شده بود، در سال ۱۳۱۶ هـ.ش در اصفهان زندگی را بدرود گفت و در قبرستان تاریخی تخت پولاد تکیه میرفندرسکی به خاک سپرده شد.۶ مردمان بختیاری در وصف رشادت های وی سروده های حماسی ساختند که مشهور است و خوانندگان متعددی اجرا کردند. عمارت او را در اصفهان که در چهار راه قصر ابتدای خیابان شیخ بهایی واقع بود بنابر وصیت خودش به اداره فرهنگ اهداء کردند که در محل آن مدرسه رودابه ساخته گردید.
تحقیق و نگارش: رضا بهرامی دشتکی۱۳۹۱
منابع
۱٫ اوژن بختیاری، ابوالفتح، تاریخ بختیاری (تهران، بی نا، ۱۳۴۵) ص ۲۱۹
۲٫ رالف گارثویث، بختیاری در آئینه تاریخ ترجمه مهراب امینی (تهران، سهند، ۱۳۴۵) ص ۲۲۸-۲۲۷
۳٫ دانشور علوی، نورالله جنبش وطنپرستان اصفهان و بختیاری (تهران، آنزان، ۱۳۷۷) ص ۱۷۹
۴٫ عبدالحسین سپهر، ایران در جنگ بزرگ (تهران، بانک ملی، ۱۳۳۶) ص۳۰۸-۳۰۴ ـ
۵ـ باستانی پاریزی،دیوان پژمان بختیاری،مقدمه، انتشارات پارسا،تهران، ۱۳۶۸ .
۶ـ آیت اله پسندیده ، خاطرات، سوره مهر، تهران ۱۳۸۸، ص ۱۶۹
۷ـ سردار مریم بختیاری،،خاطرات،تهران، آنزان، ۱۳۸۲، ص۲۱٫
دانلود سریال بانوی سردار، بخشی از زندگینامه سردار بی مریم
(حجم فابلها زیاد است)
[قسمت 01 نسخه 720p] [نسخه 480p] [لینک کمکی]
[قسمت 02 نسخه 720p] [نسخه 480p] [لینک کمکی]
[قسمت 03 نسخه 720p] [نسخه 480p] [لینک کمکی]
[قسمت 04 نسخه 720p] [نسخه 480p] [لینک کمکی]
[قسمت 05 نسخه 720p] [نسخه 480p] [لینک کمکی]
[قسمت 06 نسخه 720p] [نسخه 480p] [لینک کمکی]
[قسمت 07 نسخه 720p] [نسخه 480p] [لینک کمکی]
[قسمت 08 نسخه 720p] [نسخه 480p] [لینک کمکی]
[قسمت 09 نسخه 720p] [نسخه 480p] [لینک کمکی]
[قسمت 10 نسخه 720p] [نسخه 480p] [لینک کمکی]
[قسمت 11 نسخه 720p] [نسخه 480p] [لینک کمکی]
[قسمت 12 نسخه 720p] [نسخه 480p] [لینک کمکی]
عکس ها
تصویر بی بی مریم با چادر
بی بی مریم با گیسوان بریده و چهره رنجور در غم و اندوه اعدام فرزندش علیمردان خان به دستور رضاشاه
شعر استاد وحید دستگردی (از شاعران و ادیبان برجسته معاصر (۱۲۵۸–۱۳۲۱)
در وصف سردار مریم بختیاری
شدم من نیـز از اصفـاهـان فراری
به سوی کـوه و دشـت بختیــاری
هـزار آواره دیــدم یـار و اغیار
پنـاهـنده شـده ز اغیــار بر یـار
فراوان میهـمـان و میـزبــان هیچ
رمیـده مرغ بسیـار، آشیـان هیچ
بسیـار سـردار و سـالار زیـانکار
به سود خویش بـر کشـور زیانسار
یکی عیسی فروشـی پیشه می کرد
یکی مریم کشی اندیشه می کرد
شدنـد آوارگـان از دشمـن ایمـن
ز مردیّ دو تن: یک مرد و یک زن
زنـی در کشــور آرائـی یـگانـه
ز پـوران دخـت در ایـران نشانه
نهــــــاده مام گیتی مریـمــش نام
مسیحـا کرده ز او زهد و خـرد وام
مهیـن بانـوی مـلـک کامـکاری
چـراغ افـتـخـــــــار بـختـیــاری
به زیر مقـنعـه از فـرّ و فرهنگ
سـزاوار کـلـه داری و اورنـگ
پسندیده هـزارش خصلت وخوست
یکی ازصدهزار این خوی نیکوست
که بر چنـدین هزار آواره چون من
حریمش چون حرم گردیده مأمن
نژاد مختـلـف بیگـانـه و خویش
ز ایرانی و ترک، آلمان و اطریش
همه بر خـوان نعمـت میهمـانش
امـان جستنـد در دارلامـانـش…
زن ار اینست و آن غارتگـران مرد
به گیتی بادبی نام و نشان مرد….
وحید دستگردی قصیده ای در مدح بی بی مریم با عنوان “نوید فتح” سروده است:
ای مریم مسیح دم، ای افتخار ملک
بازوی جاه دست شرافت سوار ملک
گر حکمران تو بودی در مرز اصفهان
زار اینچنین نبود روزگار ملک
از جای خیز ایل سلحشور بختیار
بنمای بار دگر، چون بخت یارملک
امروز ایل بختیاری به فرمان تواند
سرها به کف گرفته برای نثار ملک
کن تخت شادمانی بیگانه سرنگون
ای شادی زمانه و ای غمگسار ملک
بیبی مریم بختیاری | |
---|---|
![]() سردار مریم بختیاری در سال ۱۳۱۳ خورشیدی
|
|
زادروز | ۱۲۵۳ |
درگذشت | ۱۳۱۶ اصفهان |
آرامگاه | تخت فولاد، تکیه بختیاریها |
ملیت | ایرانی |
شناختهشده برای | از زنان مبارز عصر مشروطیت |
لقب | سردار مریم بختیاری |
دوره | دوران مشروطه |
جنبش | جنبش مشروطه |
دین | اسلام |
مذهب | شیعه |
همسر | علیقلیخان چهارلنگ، فتحاللهخان سردار ارشد |
فرزندان | علیمردان خان ، محمدعلیخان، مصطفیقلیخان، سهرابخان |
والدین | حسینقلی خان ایلخانی |
خویشاوندان | علیقلی خان سردار اسعد (برادر) نجفقلی صمصامالسلطنه (برادر) |
جایزهها | نشان پادشاهی آلمان |
بیبی مریم بختیاری (زادهٔ ۱۲۵۳ منطقه بختیاری – درگذشتهٔ ۱۳۱۶ اصفهان) مشهور به سردار مریم بختیاری، نویسنده ایرانی و از زنان فعال در انقلاب مشروطه بود. خانواده بیبیمریم از بانفوذترین خاندانهای ایرانی دوره قاجار بهشمار میآمد، پدرش؛ حسینقلی خان ایلخانی، از خوانین ایل بختیاری و برادران او؛ علیقلی خان سردار اسعد (از رهبران انقلاب مشروطه) و نجفقلی صمصامالسلطنه (۲ دوره رئیسالوزرای ایران) و نیز عموزادگان وی، از رجال شناختهشده دوران قاجار و پهلوی محسوب میشدند. او مادر علیمردان خان بختیاری بود.[۱] بیبیمریم از پیشگامان مطالبات حقوق زنان و از مدافعان ملّی سرزمین ایران، در خلال جنگ جهانی اول بهشمار میآمد.[۲]
زندگینامه
بیبی مریم بختیاری، دختر حسینقلی خان ایلخانی در سال ۱۲۵۳ در منطقه بختیاری زاده شد.[۳] او از زنان باسواد و روشنفکر عصر خود بود، که همزمان با وقوع انقلاب مشروطه، به طرفداری از حقوق زنان برخاست. وی فنون اردوکشی نظامی و لشکر داری را از پدر و برادرانش آموخت و آموزهها را در زمان نبردهای انقلاب مشروطه؛ در فتح تهران و نیز فتح اصفهان، همچنین در جنگ جهانی اول به کار بست. وی از سرمایه مادی و معنوی خانواده خود برای تشکیل یک هنگ از سواران بختیاری، برای مبارزه با اشغالگران روس و انگلیس، در جنگ جهانی اول استفاده کرد.[۴]
فتح تهران
بیبی مریم، یکی از مشوقان اصلی سردار اسعد بختیاری برای فتح تهران محسوب میشد. وی طی نامهها و تلگرافهای مختلف بین سران ایل بختیاری و سخنرانیهای مهیج، افراد ایل را جهت مبارزه با استبداد صغیر در زمان محمدعلیشاه قاجار، آماده میکرد و همواره به عنوان یکی از شخصیتهای ضداستعماری و استبدادی عصر قاجار مطرح بود.[۵]
بیبی مریم بختیاری، پیش از فتح تهران، مخفیانه با عدهای سوار وارد تهران شد و در خانه پدری حسین ثقفی، منزل کرد. به مجرد حمله سواران بختیاری به فرماندهی علیقلیخان سردار اسعد، به تهران، پشت بام خانه را که مشرف به میدان بهارستان بود، سنگربندی کرد و با عدهای سوار بختیاری، از پشت سر با قزاقهای طرفدار محمدعلیشاه، مشغول نبرد شد. در این رویداد، او شخصاً تفنگ به دست گرفت و با قزاقان جنگید. نقش او در فتح تهران، میزان محبوبیتش را در ایل بختیاری و مجاهدین مشروطهخواه، افزایش داد و طرفداران بسیاری یافت، به طوری که به لقب سرداری مفتخر شد.[۶]
انقلاب مشروطه
منزل بیبی مریم، پناهگاه بسیاری از آزادیخواهان عصر مشروطه بود. به طوری که هنگام فتح اصفهان، توسط روسها در جنگ جهانی اول، فن کاردف؛ کاردار سفارت آلمان، به خانه بیبی مریم بختیاری پناه برد و مدت ۳ ماه و نیم در پناه او بود. کاردف پس از شکست بختیاریها از روسها و کشته شدن ۵۸ نفر از سواران بختیاری، راهی کرمانشاه شد و از آنجا به برلن رفت.[۷]
به پاس حمایتهای بیبی مریم از کاردار سفارت آلمان در خلال جنگ جهانی اول، ویلهلم دوم (امپراتور آلمان) کمان تمثال میناکاری و الماسنشان و نیز صلیب آهنین، که در آن هنگام، مهمترین نشان امپراتوری آلمان بود، را برای او ارسال کرد.[۸] جریان مبارزات سردار مریم بختیاری با بریتانیاییها در طی قرارداد ۱۹۱۹ و نیز کودتای ۱۲۹۹ همچنان ادامه یافت، به طوری که محمد مصدق، حاکم وقت فارس، در زمان کودتای ۱۲۹۹، پس از مخالفت و عزل از اصفهان، راهی منطقه بختیاری شد و مدتها مهمان بیبی مریم بود.[۹]
محمدابراهیم باستانی پاریزی؛ از مورخین معاصر، در خصوص بیبی مریم مینویسد:
در این کوهستان زنی میزیسته که برابر ۱۰۰ مرد، در سرنوشت تاریخ معاصر ایران دخیل بودهاست. منظورم بیبی مریم بختیاری است، که وقتی در جنگ بینالملل اول، ایرانیان وطنخواه ابتدا از اولتیماتوم روس و بعد از هجوم انگلیسیها، ناچار به مهاجرت و آواره کوهستان شدند، این زنِ نامدار، همه آنان را پناه داد.[۱۰]
روزنامه خاطرات
بیبیمریم زنی باسواد و روشنفکر بود و از معدود زنان زمان خویش بود، که حوادث عصر خویش را مینوشت. کتاب خاطرات بیبیمریم سالها پس از درگذشتش، منتشر شد، که در آن دربارهٔ دوران کودکی و نوجوانی، شرح زندگی و حوادث سیاسی تا پایان دوره مشروطیت را نوشتهاست. خاطرات، به قلمی ساده و روان، از سال ۱۲۹۶ هجری شمسی ثبت شدهاست.[۱۱]
بیبیمریم در ابتدای خاطراتش اینطور نوشتهاست:
به امید خداوند که امیدوارم فرصت بدهد به بنده که یک زن ایرانی و از ایل بختیاری میباشم، روزنامه خاطرات خود را ساده و مختصر بنویسم. به تاریخ ماه شعبان المبارک ۱۳۳۶ هجری قمری.[۱۲]
خانواده ایلخانی
پدر بیبیمریم، حسینقلی خان ایلخانی بود، که در زمان حیات، به مدت ۳۰ سال حاکم بلامنازع ایل بختیاری بشمار میآمد. بیبیمریم دارای ۶ برادر و ۱۱ خواهر، از همسران متعدد پدرش بود. برادران وی که هر کدام به نحوی در تاریخ معاصر ایران نقش آفرین بودند عبارتند از: اسفندیار خان، نجفقلی صمصامالسلطنه، امیرقلیخان، علیقلی خان سردار اسعد، خسروخان سردار ظفر و یوسف خان امیر مجاهد.
خانواده بیبیمریم که به خاندان ایلخانی شهرت داشتند، در اواخر دوره قاجار سمتهای گوناگونی را در مقاطع مختلف برعهده داشتند. پس از انقلاب مشروطه، برادران و عموزادگان او در مناصبی چون وزارت، نمایندگی مجلس شورای ملی و رئیسالوزرایی (نجفقلی صمصامالسلطنه برادر بزرگتر او) حضوری فعال داشتند. بسیاری از رجال سیاسی و نویسندگان آزادیخواه ایرانی همچون علیاکبر دهخدا، ملک الشعرای بهار و وحید دستگردی با خانواده بیبی مریم و نیز با خود او، ارتباط و معاشرت داشتند.[۱۳] در دوره پهلوی اول و دوم نیز نسلهای بعدی خاندان ایلخانی در محیط سیاسی و اجتماعی حضوری فعال داشتند، که میتوان به افرادی چون: جعفرقلی خان بختیاری، ثریا اسفندیاری، تیمور بختیار و شاپور بختیار، اشاره کرد.[۱۴]
درگذشت
سردار مریم بختیاری، در سال ۱۳۱۶ خورشیدی، ۳ سال پس از اعدام فرزند ارشدش؛ علیمردان خان در شهر اصفهان در گذشت.[۱۵][۱۶] او در تکیه میرفندرسکی تخت فولاد، در اصفهان به خاک سپرده شد.[۱۷]
پانویس
- ↑ حیدری، محسن (۱۳۹۳). مقدمهای بر شناخت زندگی و اندیشه سردار مریم بختیاری. تهران: تمتی. صص. ۱۳۳. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۹۵۲۱۶-۳-۰.
- ↑ ««سردار مریم» تنها زن سردار ایرانی».خبرگزاری فارس.
- ↑ «روایتی از بیبی مریم بختیاری؛ بانویی از جنس آزادیخواهی». خبرگزاری مهر. ۷ بهمن ۱۳۹۷.
- ↑ حیدری، محسن (۱۳۹۳). مقدمهای بر شناخت زندگی و اندیشه سردار مریم بختیاری. تهران: تمتی. صص. ۱۴۷. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۹۵۲۱۶-۳-۰.
- ↑ «تحریف زندگی یک شیرزن/ سریال «بانوی سردار» زندگی یک شخصیت بزرگ تاریخ ایرانزمین را قربانی سیاستزدگی کرده است». روزنامه سازندگی. ۱۴ شهریور ۱۳۹۸.
- ↑ «بیبی مریم، زن مشروطهخواه». دنیای اقتصاد. ۵ تیر ۱۳۹۷.
- ↑ ««بیبی مریم»؛ زنی که افسران آلمانی را نجات داد». ایسنا. ۲۰ تیر ۱۳۹۷.
- ↑ «سردار بی بی مریم بختیاری، زن مبارز عصر مشروطه». موسسه مطالعات تاریخ معاصر.
- ↑ «تولید سریالهای بی بی مریم و علیمردان خان بختیاری». خبرگزاری صدا و سیما. ۷ اسفند ۱۳۹۶. بایگانیشده از اصلی در ۲۰ اوت ۲۰۱۹.
- ↑ ««سردار مریم» تنها زن سردار ایرانی/ عکس». خبرآنلاین. ۲۵ آذر ۱۳۹۷.
- ↑ «زنی که لقب «سردار» گرفت». خبرگزاری مشرق. ۱۹ فروردین ۱۳۹۴.
- ↑ «نویسنده کتاب “سردار بیبی مریم بختیاری“». روزنامه جوان.
- ↑ «نشست” سردار بی بی مریم بختیاری به روایت اسناد منتشر نشده “». سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران. ۳۰ آبان ۱۳۹۴.
- ↑ عبدالله شهبازی. «شاپور بختیار و ناسیونالیسم ایرانی». موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی.
- ↑ Oehler, J. ‘Bibi Maryam: A Bakhtiari tribal woman’, in Edmond, B and N. Yaghoubian (ed) Struggle and Survival in the Modern Middle East. University of California Press, 2006. شابک ۹۷۸۰۵۲۰۲۴۶۶۱۴, 426 Pages (Pages 103-115), available online at: [۱]
- ↑ Aujan, Abolfath, 1966. ‘The history of Bakhtiaries’. Tamti Publication, Tehran, 272 pages.
- ↑ «بیبی مریم بختیاری». پایگاه مجموعه تخت فولاد.
- ↑ ««بی بی مریم» سوژه سریال «بانوی سردار» که بود؟». ایرنا. دریافتشده در ۳۰ اوت ۲۰۱۹.
منابع
- ابوالفتح اوژن بختیاری، تاریخ بختیاری، تهران، انتشارات بینا، ۱۳۴۵. (ص ۲۱۹)
- حیدری محسن، مقدمهای بر شناخت زندگی و اندیشه سردار مریم بختیاری، تهران، انتشارات تمتی، ۱۳۹۳.
- رالف گارثویث، بختیاری در آئینه تاریخ، ترجمه مهراب امیری، تهران، انتشارات سهند، ۱۳۴۵. (ص ۲۲۸–۲۲۷)
- نورالله دانشور علوی، جنبش وطن پرستان اصفهان و بختیاری، تهران، انتشارات آنزان، ۱۳۷۷. (ص ۱۷۹)
- سپهر. عبدالحسین، ایران در جنگ بزرگ، تهران، انتشارات بانک ملی، ۱۳۳۶. (ص۳۰۸–۳۰۴)
- بختیاری، مریم، خاطرات سردار مریم بختیاری از کودکی تا آغاز انقلاب مشروطه، تهران، انتشارات آنزان، ۱۳۸۲. (ص ۲۱)
- پور بختیار، غفار. بختیاری نامه، تهران، انتشارات آنزان:۱۳۸۴
«سردار مریم» تنها زن سردار ایرانی/ عکس
![«سردار مریم» تنها زن سردار ایرانی/ عکس «سردار مریم» تنها زن سردار ایرانی/ عکس](https://media.khabaronline.ir/d/2018/12/16/3/5106704.jpg)
در تاریخ ایرانی زنی بختیاری وجود دارد به غایت شجاع و به غایت دلیر که مقابل استبدادگران قاجاری و پهلوی میایستد و حتی فرزند غیورش «علیمردان» خان که یکی از دلاوران به نام ایران است را فدا میکند.
«سردار مریم»، بختیاریها و تمام لرها اینطور صدایش میکنند. با غرور و با افتخار. سالها لرها خانهاش جمع شدند، درس مبارزه گرفتند. آنوقت سردار برایشان هم نان و غذا داد هم سخنرانی کرده تا استوارتر قدم بردارند و لرزه به جان مستبدان و بیگانگان بیندازند. «سردار مریم» مادر شیرعلی خان، قهرمان ملی مبارزه با رضاخان و خواهر سردار اسعد و همسر یکی از خانهای لر معروف به نام علیقلیخان چهارلنگ است. پدرش حسینقلی خان چهارلنگ بود و مادرش بیبی فاطمه از دختران طوایف لر چهارلنگ که چهار پسر داشت. پسرها پدر را که خوب ندیدند اما خوی سرداری را از مادر گرفتند و تبدیل به قهرمانان وطن شدند.
سردار مریم بختیاری از زنان مبارز و برجسته ایران در تاریخ معاصر است که نقش فراوانی هم در دوران مشروطیت و هم در مبارزه با بیگانگان، به ویژه استعمارگران روسی و انگلیسی داشت. زنی که تنها زن سردار ایرانی لقب گرفت. به همین بهانه با بررسیهای بسیار سراغ زندگی شخصی این بانوی سردار رفتیم تا از او و شیوه زندگی کردنش بیشتر بدانیم.
برای نوشتن این گزارش «رضا بهرامی دشتکی» نویسنده، پژوهشگر و تاریخدان بختیاری ما را یاری کردهاست.
مغضوب همیشگی حکومت
بیبیمریم در سال ۱۲۵۳هجری شمسی در سرزمین بختیاری متولد میشود. در کودکی پدرش را از دست میدهد. پدرش توسط «ظل السلطان» حاکم اصفهان کشته و خانوادهاش مغضوب حکومت میشود تا برای مدتها آوارگی و سختی بکشند. برای همین بیبیمریم دوران کودکی و نوجوانی سختی را میگذراند. در 15 سالگی با مردی ازدواج میکند که 20 سال از او بزرگتر است و با اینکه همسرش دارای زن دیگری بوده، به دلیل لیاقت و مدیریت زندگی که داشته بسیار مورد توجه همسرش و ایل قرار میگیرد. اما بعد از 4سال همسرش در یک توطئه خانوادگی جان خود را از دست میدهد. حاصل این ازدواج سه فرزند به نام «علیمردان خان»،«محمدعلیخان» و«سهراب خان» است. بیبیمریم بعد از فوت همسرش به سمت خانه و ایل پدری بر میگردد و به تربیت فرزندان با کمک برادرانش میپردازد. تربیتی که فرزندانش را تبدیل به سرداران به نامی در تاریخ بختیاری و کشور میکند.
رئیس قلعه شورشیان بختیاری
چندین سال بعد از مرگ همسرش میرزا اسد، مریم خواستگاران زیادی دارد اما به هیچکدام جواب مثبت نمیدهد. اما بعدها به مصلحت خانوادگی با یکی از عموزادگانش به نام «فتح الله خان سردار ارشد» مجبور به ازدواج میشود که پسرش «مصطفیقلیخان» حاصل این ازدواج است. مریم در زندگی دوم حال خوبی ندارد و او از اینکه همسرش عرق و دلبستگی خانوادگی ندارد، شکایت دارد. تا اینکه بعد از نزاعهای خانوادگی، یک روز از همسرش میخواهد که زندگی مستقلی را در یکی از عمارتهای خان در قلعه شورشیان بختیاری آغاز کند. همسرش نیز موافقت میکند.
بیبی مریم به واسطه زندگی مستقلی که برای خودش ساختهاست، خودش رئیس قلعه و جمعی از سواران بختیاری میشود و به ضرورت زندگی ایلیاتی، در سوارکاری و تیراندازی مهارت زیادی پیدا میکند و چون همسر و جانشین خان بود، سواران و جنگجویانی در اختیار داشت که در موارد ضروری جهت دفاع از قلعه و یا یاری مشروطه خواهان آنها را به صف میکرد.
سخنرانی برای سربازان بختیاری پیش از مبارزه
مریم زنی با لیاقت و شجاع بود. آوازه شجاعت او در دفاع از مشروطه خواهان میان بختیاریها پیچیده بود. بعد از حوادث مشروطه و اتفاقات جنگ جهانی اول رشادتهای زیادی داشت که باعث شد بختیاریها او را «سردار مریم» بنامند.
سردار مریم از معدود زنان با سواد و روشنفکر زمانه خویش است که به طرفداری از آزادیخواهان و مظلومان برخاست و در این راه از هیچ چیز دریغ نکرد. یکی از مشوقین او «سردار اسد بختیاری» برادرش بود که همیشه او را به مطالعه و کسب دانش و اخلاق و مبارزه توصیه میکرد.
زمانی که مشروطهخواهان برای سرنگونی استبداد محمدعلیشاه قیام میکنند. سردار اسد سواران بختیاری زیادی را برای مبارزه با حکومت استبدادی و فتح تهران راهی میکند. آنها سر راه به خانه بیبی مریم میآیند و با سربازانش شبی را آنجا مهمان میشوند و استراحت میکنند. در تاریخ آمدهاست سردار مریم چون سرداری می ایستد و سخنرانی شورانگیزی برای سربازان میکند و جوانان و سربازان ایل را به مبارزه علیه ظالمان و مستبدین تشویق میکند.
آمدهاست مریم، خود نیز با جمعی از سواران مخفیانه به تهران آمد و در منزل پدری فردی به نام «حسین ثقفی» ساکن شد تا او نیز همراه سربازان از مبارزه جا نماند. و بعد از حمله سردار اسد، خود مریم نیز پشتبام یکی از خانههای مشرف به بهارستان را سنگربندی میکند و همراه جمعی از سربازان بختیاری از پشت قشون با قزاقها و نیروهای حکومت محمدعلیشاه قاجار مشغول به جنگ میشود. طوری که حتی خود بانوی سردار نیز تفنگ به دست میگیرد و با قزاقها میجنگد.
خانه سردار مریم، پناهگاه همیشگی مشروطهخواهان ایران
اما بیشترین محبوبیت سردار مریم در بحبوحه جنگ جهانی اول است. زمانی که شانه به شانه سربازان بختیاریها سلاح بردوش، با انگلیسیها نبرد میکند و در سختترین شرایط به آزادیخواهان و مشروطهخواهان مشهور ایران زمین در سرزمین خود پناه میدهد. در جنگ جهانی اول حکومت مرکزی دچار ضعف میشود و انگلیس و روس بخشهایی از ایران را تصرف میکنند. اما سردار مریم با سران بختیاری به مخالفت با انگلیسیها میپردازد و با عدهای از تفنگچیان و سربازان خود جانب متحدین را میگیرد و با انگلیس مبارزه میکند و ضربات سنگینی را به روسیها و انگلیسیها میزند.
به همین خاطر و به دلیل قدرتی که سردار مریم پیدا میکند، روسها به تلافی ضرباتی که از او خورده بودند. به هنگام فتح اصفهان به منزلی که بانوی سردار در اصفهان داشت حمله میکنند و زندگی او را غارت میکنند.
در این کوهستان زنی برابر 100 مرد میزیسته
رشادتهای بانوی سردار به حدی رسیده بود که آوازهاش به کل کشور و حتی خارج از آن رسیدهبود. به گونهای که مشروطهخواهان و آزادیخواهان برای دیدن سردار به منزل او میآمدند تا او را زیارت کنند و هم او به آنها پناه دهد. در میان پناهجویان، آلمانی ها و سفیرهایشان هم پیدا میشود. آلمانیها حتی سه ماه و نیم از ترس هجوم و دستگیری انگلیسیها در خانهاش پناه میگیرند. حتی پناهجویان عادی لهستانی و آلمانی مقیم ایران نیز در خانهاش پناه میگیرند و سردار نیز مقدمات خروج آنها از کشور از طریق کرمانشاه را برایشان فراهم کند.
به سبب این رشادتها و حمایتها، امپراطور آلمان ویلهم، کمان تمثال میناکاری و الماس نشان و صلیب آهنین یعنی بالاترین نشان دولت آلمان را برای سردار مریم میفرستد.
بسیاری از رجال سیاسی و نویسندگان آزادیخواه ایرانی نیز چون علامه علیاکبر دهخدا، ملک الشعرای بهار و وحیددستگردی و مبارزین علیه استعمار که مورد تعقیب انگلیسیها بودند در خانه سردار مریم پناه گرفتهاند. حتی در روایتی دیگر آمدهاست دکتر مصدق نیز مدتی در خانه بیبی حضور داشت.
دکتر باستانی پاریزی یکی از مورخین به نام معاصر در برابر سردار مریم مینویسد:«در این کوهستان زنی میزیسته که برابر 100 مرد در سرنوشت تاریخ معاصر ایران دخیل بودهاست. منظورم بیبی مریم بختیاری است که وقتی در جنگ بینالملل اول ایرانیان وطنخواه ابتدا از اولتیماتوم روس و بعد از هجوم انگلیسیها ناچار به مهاجرت و آواره کوهستان شدند این زن نامدار همه آنان را پناه داد.»
روزنامه خاطرات سردار مریم
بانوی سردار زنی باسواد و روشنفکر بود و از معدود زنان زمان خویش بود که خواندن و نوشتن خوب میدانست و حتی در قدمی رو به جلوتر، حوادث عصر خویش را مینوشت. کتاب خاطرات بیبیمریم سالها بعد از درگذشتش منتشر شد که در آن درباره کودکی و نوجوانیاش و حتی شرح زندگی پر از رنج و حادثهاش تا پایان مشروطیت نوشته شدهاست. اما گویا بخش دوم خاطرات برجسته این زن دلاور از بین رفته و یا هنوز در جایی مخفی ماندهاست. خاطرات به قلمی ساده و روان از سال 1296 هجری شمسی ثبت شدهاست.
بیبیمریم در ابتدای خاطراتش اینطور نوشته است:«به امید خداوند که امیدوارم فرصت بدهد به بنده که یک زن ایرانی و از ایل بختیاری میباشم روزنامه خاطرات خود را ساده و مختصر بنویسم. توفیق از خداوند عالم و همراهی از روح شاهنشاه عالم، امام اول حضرت علی (ع) میطلبم. به تاریخ ماه شعبان المبارک 1336 هجری قمری»
او در این کتاب به برادرانش و محبتی که بین آنها بوده و تشویقهای میرزا اسد، برادرش که او را تشویق به خواندن شبانه روزی کتاب به خصوص کتابهای تاریخی میکرده، اشاره کردهاست.
به خاطر داشتن علیمردان خان خدا را شکر میکنم
سردار مریم فرزند برومندی به نام علیمردان خان داشت که افتخار طایفه لر بختیاری بود. فرزندی که در دامان مادری باسواد، روشنفکر و فهیم بزرگ شده بود. او در کتاب خاطراتش وقتی میخواهد درباره ازدواجش بنویسد، با اینکه مجبور به ازدواج شده بود از همسرش به نیکی یاد میکند و میگوید:«من زندگی و شوهرم را بسیار دوست داشتم. با اینکه ناراضی از ازدواجم بودم اما حالا از آن شوهر کردن شُکر دارم چون که یک پسر خوب از آن شوهر دارم که شخص اول بختیاری است و تمام بختیاریها به او میگروند و من او را بسیار دوست دارم و او «علیمردان خان» نام دارد.»
علیمردان خان نامدار که از رجال مبارز بختیاری بود که علیه استبداد رضاخان قیام کرد. آن هم در زمانی که هیچ کس به دلیل سرکوب شدید رضاشاه جرات مبارزه نداشت. اما فرزند ارشد بیبیمریم با شجاعت از مادر ارث بردهاش قیام کرد و بخش شورانگیزی از تاریخ کشور را رقم زد.
اگر تمام مردان بختیاری شهید شوند، زنان کفن به گردن و اسلحه بر دست حرکت میکنند!
بیبی در خاطراتش درباره سختیهایی که کشیده اینطور مینویسد:«اکنون خداوند عالم را شکر دارم که هرچقدر صدمه زیادتری بر من واردتر میشد، بر عظمت من میافزود. هر وقت فکر دشمنیهای بسیاری که بر من رفت میکنم، آن وقت ملتفت میشوم که کسی هست مرا از این گردابها نجات دهد و آن وقت به دعا و شکر میپردازم»
بیبی در بخشی از کتاب نیز به زنان عصر خویش اشاره میکند و میخواهد زنان در زندگی شخصی جایگاه واقعی خود را پیدا کنند و برای اجتماعی که در آن زندگی میکنند مفید باشند:«در ایران زنان بدبخت یا باید بزک بکنند و شبانه روز در فکر لباس و سرخاب و سفیدآب و پودر باشند و یا ریسمان تابیدن. کار بزرگ آنان همین است. افسوس که وجود چندین میلیون زن که از داشتن علم محرومند برای هیچ کس اهمیت ندارد. ای کاش خود را روزی در سایه تمدن میدیدیم و پای خود را در زمین تمدن میگذاشتیم. افسوس که من میمیرم و آن روز را در ایران و به خصوص در بختیاری نخواهم دید. چقدر آرزو داشتم که کارهای نیک در بختیاری برای زنان بکنم. چقدر میل داشتم که دارای قدرت فوق العاده باشم و سنتهای پوسیده را از بیخ و بن برکنم چون سرزمین ما قابل ترقیات بسیار است.»
او همچنین درمورد استبداد ستیزی مینویسد:« حالا که تصمیم دارید در این کار متعهد و مردانه باشید. حال اگر تمام مردان شهید بختیاری شهید شوند، تمام زنان بختیاری را جمع نموده، کفن به گردن و تفنگ به دست برای شکست دشمن رو به طرف اردوی استبداد حرکت میکنیم. ای کسانی که روزنامه مرا مطالعه میکنید اگر در عصر شما ایران وطن عزیز مرا و خودتان را دیدید که به دانش و علم نورانی و مشعشع شده و قدم در راه آزادی گذاشتید و یا در سایه علم و تمدن زندگی میکنید، از منِ بیچاره که یگانه آرزویم تمدن ایران است، یادی بنمایید.»
بخشیدن تمام داراییها در قحطی بزرگ
بیبی مریم با توجه به روشنگریهایی که داشته، در تربیت فرزندانش حساس بود که آنان را سرداران بزرگ بختیاری کرد. ویژگیهای تربیتی که در دل نوشتههای او نیز وجود دارد؛ شجاعت و دلیری و مردانگی، ایمان و توکل به خدا، اقتدا به پیامبر و ائمه به خصوص امام علی (ع)، دفاع از میهن و بیگانه ستیزی، مبارزه با استبداد و ظلم و دفاع از مظلوم. زمانی که قحطی در جنگ جهانی اول در ایران گسترش پیدا میکند. بیبی مریم تمام ثروت و طلاهایش را خرج میکند تا قطحی زدگان نجات پیدا کنند. احترام به بزرگان، رعایت اخلاق و داشتن معرفت انسانی، اصالت و فرهنگی و هویت ملی، با اینکه بیبی از سران بختیاری بود همواره به هویت ملی میاندیشید. علم آموزی و مطالعه کتاب، غیرت و شرف در زندگی از نکات تربیتی بانوی سردار ایرانی است.
شیرعلیمردان خان بختیاری در سمت چپ تصویر ایستادهاست
مادر و پسر همرزم یکدیگر
متاسفانه قسمت دوم کتاب بیبی مریم که مربوط به مبارزات علیمردان خان فرزند برومندش بود در دسترس نیست و تنها اشارات جزئی به او در کتابش شدهاست. اما آمدهاست که مادر و پسر در دورههایی همرزم یکدیگر بودند. آمدهاست بیبی علیمردان خان را طوری آموخته بود که در 17 سالگی پسرش را همراه سپاه برادرش سردار اسد به تهران میفرستد و از همان دوران از سربازان بختیاری میشود که از نوجوانی علیه استبداد به پا میخیزد. علیمردان در سال 1312 هجری شمسی علیه حکومت قیام میکند و موفق میشود مناطق زیادی را با خود همراه کند و حکومت موقتی را در بخشهایی از ایران تشکیل میدهد و به سمت تهران حرکت میکند. اما متاسفانه به دلیل اختلافی که انگلیس بین مبارزین ایجاد میکند. این نهضت با شکست مواجه میشود علیمردان خان با امان نامهای که داشته بعد از مدتها با شروطی که میگذارد حاضر به مذاکره با رضاخان میشود. اما در حالت ناجوانمردانهای او را دستگیر میکنند و بعد از یکسال دادگاه فرمایشی تشکیل میدهند و او را به اعدام محکوم میکنند.
مچاله کردن کلاه پهلوی در لحظه اعدام
بزرگعلوی نویسنده بزرگ معاصر درباره این اعدام مینویسد:« علیمردان خان در روز اعدام جامهای زیبا به تن کرده و سر و روی خود را آراسته و با گامهای بلند و قامتی استوار حلاجوار و بدون اینکه ترسی به دل راه دهد به قتلگاه نزدیک میشود. او رفت تا شهادت مظلومانه دیگری را در صفحه جنایات رژیم دیکتاتوری رقم زند. هنگامی که از برابر جوخه اعدام میگذشت با جبینی باز و لبانی پر از خنده با آنها احوالپرسی کرد. وقتی یکی از دژخیمان میخواست چشمانش را ببندد به آرامی دستمال را از دستش گرفت و گفت:«پسرم بگذار تا این صحنه جالب و تماشایی را که قطعا مافوقان شما را خوشحال میکند، من هم در آخرین لحظات حیات خویش ببینم. چرا که من تا به حال شیری را دست و پا بسته در مقابل مشتی شغال ندیده بودم.»
سیدجعفر پیشهوری که از رجال زندانی آن زمان بودهاست هم مینویسد:«زمانی که میخواستند علیمردان خان را در آخرین لحظات را به جوخه اعدام ببندند، کلاه پهلوی را به نشانه نفرت مچاله کرد و دور انداخت و با صدای رسا فریاد برآورد: زنده باد ایران و زنده باد آزادی»
همچنین علیمردان خان پیام معروفی برای رضاشاه دارد که میگوید:«اگر عقابی بخواهد از کوههای زاگرس بگذرد باید پرهایش را باج دهد.» یعنی ما اجازه عبور هیچ بیگانه ای را به این سرزمین نمیدهیم.
خانهای که به وزارت فرهنگ اهدا شد
بعد از اعدام جانسوز علیمردان خان در سن 42 سالگی، بیبی پیرزن خانه نشینی در اصفهان است؛ سن زیادی ندارد اما رنج او را پیر کردهاست. بعد از شنیدن خبر اعدام و تیرباران پسرش توسط رضاخان، بسیار اندوهگین و رنجور میشود و گیسوان خودش را طبق آیینی در بختیاری میبرد. آمدهاست بعد از مرگ علیمردان خان بسیار افسرده میشود و بعد از این اتفاق تلخ در سال 1316، در سن ۶۳ سالگی و سه سال بعد از اعدام فرزندش، هستی را وداع گفت و در قبرستان تاریخی تخته پولاد به خاک سپرده شد. عمارت او در اصفهان که در چهارراه قصر و ابتدای شیخ بهایی واقع شده بود بنا به وصیت خودش به اداره فرهنگ اهدا شد که بعدها در آن محل مدرسه رودابه احداث شد.
مقام معظم رهبری در جلسهای درباره سردار مریم میفرمایند:« بی بیمریم ضد انگلیسی و ضد بیگانه بوده و این نشان میدهد که چگونه تربیت مادر شخصیت فرزند را شکل میدهد. شخصیتی به نام علیمردان خان بختیاری، قهرمان مبارزه با استبداد. یعنی یک مادر توانست این فرزند را طوری بار بیاورد که شخصیت برجستهای شود و با استبداد و رضاخان مبارزه کند که کار شایستهای بود.»