این روزها، یک طبقه نوظهور در جامعه پدیدار شدهاست که با توسل به روابط با افراد خاص، سرمایههای مشکوک و دسترسی به قدرت، خود را مستحق زندگیهایی بالاتر از سطح جامعه میدانند و در ذهن خود پذیرفتهاند که حتی از نظر ژنتیکی هم با مردم عوام اختلاف دارند. اینها را انگلزادهها مینامم. رد اینها را در تمام ادارات، نهادها، وزارتخانهها و اصولا در هر سطحی از مدیریت کشور میتوان رصد نمود.
هرگاه دیدیم برای مردم یک جامعه، تزهای غیرعقلانی تجویز میکنند، باید بدانیم که هیچ پشتوانه علمی و اخلاقی در رفتار و زندگی آنها وجود ندارد، در چنین شرایطی، فقط باید بررسی کرد که این افراد با توسل به کدامین رانت، به چنین جایگاهی رسیدهاند. پشت هر یک از این افراد، خیانتی بزرگ نهفته است.
پدیده انگلزادهها، چالشی عمیق پیشِ روی جامعه ایران در آیندهای نزدیک است،
اینها بدون هیچ تلاشی و با استفاده از رانت مالی و اداری، هم صاحب مدارک آکادمیک شدهاند و هم در تمام ارکان اداری و مذهبی کشور، نفوذ دارند. در هر حوزهای، حضورشان پررنگ و تعیین کننده سیاستها و تصمیمات است.
از کرسیهای علمی دانشگاهها تا تریبونهای مذهبی سداوصیما!، در سیطره آنان خواهد بود.
برخی از نشانههای این پدیده، بهسادگی قابل مشاهده است.
اگر برای پاکسازی دامن نظام از انگلزادهها، راهکاری مناسب اندیشیده نشود، در آیندهای نهچندان دور، باید شاهد مهاجرت ایرانیان در سنین کمتر از بیست سال باشیم که زنگ خطری جدی برای فروپاشی اجتماعیاست. در اینصورت جامعهای خواهیم داشت که هیچ معیاری به جز پول، برای ارزیابیهایش ندارد.
جامعهای عاری از اصول انسانی، بدون هیچ معیار اخلاقی که سراشیبی سقوط را با سرعت تمام، خواهد پیمود.
در این جامعه، علم را با مدرک، دین را با ظواهر و ایمان را با ریاکاری خواهند سنجید.
مزبان حبیبی
سیام دی نودوهشت