در این استان هیچ برنامهای برای هیچ حوزهای وجود ندارد و همه کارها ابنالوقت انجام میشود، شاهد این مدعا، بخشنامههای گاه و بی گاهی است که غالبا بعد از زمان خود ارسال میشود، آن هم نه برای انجام کار، بلکه برای رفع تکلیف.
دوم،
جناب وزیر
سرنخ دفتر یکی از نمایندگان شهرستانهای جنوب فارس در خیابان ولیعصر تهران را در اداره کل آموزش و پرورش فارس، جست و جو کنید، اگر توانستید سرنخ را بیابید آنگاه فاتحهای هم برای سیستم آموزشی استان فارس و بهطبع آن، کل کشور بخوانید.
سوم،
پس از تهران، استان فارس گرانترین نظام آموزشی را در کشور دارد، با اینحال در نتایج کنکور سراسری و امتحانات نهایی، حتی بین بیست استان اول هم نیست، پس حالا که به فارس تشریف آوردهاید فاتحهای بخوانید بر نظام آموزشی از دست رفته استان که توسط اصلاحطلبان بهخاک سپرده شد. بابت اصلاحطلب بودنم از تمام دانشآموزان و خانوادههای آنان پوزش می خواهم اما همچنان اصلاحطلب هستم.
چهارم،
ظاهراً اداره بخشهایی از اداره کل و ادارات با سرپرست و بدون برنامه باب شده است، وقتی ریاست ادارهای برای جانشینی همکارش در دفتر مجاور، هیچ برنامهای ندارد و منتظر همفکری (شما بخوانید دستور) از مشاوران غیررسمی است، چگونه ممکن است از حال و روز همکاران من و دانشآموزانشان مطلع باشد؟
پنجم،
معلمان از درآمدهای اختصاصی ادارهکل آموزش و پرورش استان فارس، هیچ سهمی ندارند.
بیش از یک سال است که مدیرکل محترم قول شفافسازی در این حوزه را دادهاند اما دریغ از یک گزارش مالی.
ششم،
هیچ کسی از چگونگی اداره و مسائل مالی درمانگاه فرهنگیان، مجتمع رفاهی خیابان حر، مجتمع رفاهی فرهنگشهر، املاک استجاری در تملک ادارهکل و ادارات، هتل مشهد، املاک و اماکن رفاهی تهران و شمال، اطلاعی ندارد و معلمان استان فارس، نامحرمان حوزه مالی و اداری هستند. گماشتگان شما و وزرای قبلی در این استان، فقط گفتار درمانی را خوب آموختهاند.
در پایان، ما را به تدبیر شما، امیدی نیست لااقل ما را از دست این بازنشستگان همهکاره در اداره کل نجات دهید.
کاش فریادرسی بود.