فهرست بستن

هالو زال

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

پرش به ناوبریپرش به جستجو

زال علاءالدین‌وند بختیاری شُهره به هالو زال از شخصیت‌های معنویِ مردم بختیاری محسوب می‌شود. هالو زال گذشته از جایگاهِ خانوادگیِ خود نمادی از فرزانگی و دوراندیشی در ایل بختیاری است و میانِ بختیاری‌ها نقشی همچون زالِ اسطوره‌ای در شاهنامه را به‌عهده دارد.

محتویات

  • ۱خانواده
  • ۲شهرت
    • ۲.۱قتلِ نامدارخان بختیاروند و همراهان
    • ۲.۲سرنوشتِ عالیورانِ بابادی
  • ۳هالو زال در فولکلور بختیاری
  • ۴آرامگاه
  • ۵جستارهای وابسته
  • ۶پانویس
  • ۷پیوند به بیرون

خانواده[ویرایش]

هالو زال فرزندِ آرستم علاءالدین‌وند، شخصیتی تاریخی و هم‌زمان با دورهٔ محمدشاه قاجار است.[نیازمند منبع]

شهرت[ویرایش]

شهرتِ وی به‌دلیلِ تحذیر و پیش‌بینیِ قتل‌عامِ نامدارخان و سرانِ بهداروند، پیش از رویاروییِ خونبار با جعفرقلی خان است که منجر به سال‌ها جنگ و نا آرامیِ داخلی در بختیاری گردید. ایشان اگرچه نتوانست مانعِ قتل‌عامِ نامدارخان و همراهانش شود، اما با پیش‌بینی درست حادثه و به همراه خود بردن پسران نامدارخان و پسر برادر نامدارخان یعنی بهرام خان و محمد حسن خان و محمد حسین خان. توانست از کشته شدن این کودکان جلوگیری کند و به حیات این نسل کمک کند .. سالها بعد بهرام خان که از محمد حسن خان و محمد حسین خان بزرگتر بود با پیگیری‌های فراوان توانست پسرعموی خود محمد حسین خان را پیدا کند و با هم دوباره منطقه ای را تحت اختیار بگیرند و به برپایی حیات سیاسی و اجتماعی بپردازند .. بازماندگان نامدارخان را با شهرت بهرامی و نامداری می‌شناسند.

قتلِ نامدارخان بختیاروند و همراهان[ویرایش]

درسالهای ۲۱–۱۲۲۰ خورشیدی و پس از اوجگیریِ جنگ میانِ دورکی و بختیاروند، نامدارخان منجزی بختیاروند اقتدار و شجاعتی از خود در بختیاری بروز داد که باعث محبوبیت وی شد. بعد از اختلافی که میان جعفرقلی خان بختیاروند و نامدارخان منجزی روی داد (هر دو خان بختیاروند بودند)، جعفرقلی خان به قصد شکست رقیب تصمیم به دفع نامدارخان گرفت. باید یادآور شد که همچنان سرانجام خونین این برادرکُشی در پرده‌ای از ابهام است.

از طرفی دیگر با تمام خاطرات بجای مانده از جنگ‌ها و درگیری‌های ایلیِ جعفرقلی خان نیز نمی‌توان به قطعیت گفت که وی نیز چنین قصدی داشته، اما با سوء تفاهمی که به آن دچار شده بود، مرتکب چنین عملی گردید.

نامدارخان به نصایحِ هالو زال مبنی بر عدمِ اعتماد و دوستی با جعفرقلی خان گوش می‌دهد و چادری را در نزدیکی دو چادر دیگر برپا می‌کند و اسلحه‌ها را برای حملهٔ احتمالی در آنجا پنهان می‌نماید اما به رسمِ قولی که داده بود، اسلحه‌ای حمل نمی‌کند. از طرفی دیگر، خبرچینان و دشمنان هر دو به جعفرقلی خان خبر می‌دهند که نامدارخان چادری پر از اسلحه را در کنار دو چادر مهمانی برپا کرده و قصدِ کشتار آنان را دارد. هنگامی که جعفرقلی خان و همراهانش به نزدیکی چادرهای برپا داشتهٔ نامدارخان در گردنهٔ کوه چال بلوطک می‌رسند (در سر آستان پیرمحمود در اندیکا)، با دیدنِ چادری که در کنار چادرهای مهمانی برپاست شکش به یقین تبدیل می‌شود و تصمیم به قتلِ نامدارخان می‌گیرد.

سرنوشتِ عالیورانِ بابادی[ویرایش]

در این واقعه ۷نفر از طایفه عالیور”احمد سمالی”” نیز مهمان نامدارخان بودند. گفته شده نامدارخان در حالیکه رو به جان دادن بود از جعفرقلی خان می‌خواهد عالیوران را که مهمانند نکشند، اما آنان نیز به قتل می‌رسند.

هالو زال در فولکلور بختیاری[ویرایش]

اشعار و داستان‌هایی در فرهنگ فولکلور مردم بختیاری در موردِ وی ساخته شده و چندی ترانه با صدای خوانندگان بزرگ بختیاری همچون بهمن علاءالدین برای وی خوانده شده‌است.

هالو زال خُـو اِگُوهه، مَگُوین و مَخَندین اسبونتونِ زین کُنین، یَراق بِوَندین
هالو زال خُـو اِگُوهه، بِس بِگرین گوش اسبونتونِ زین کُنین، خُوتون یَراق‌پوش
سُواری ز دیر اِیاه، اُردیس به دیندا دَروازِنِه بگُشین، بگُوینِس بفرما
سُواری ز دیر اِیاه، اُردیس به دینِس لامِردُونِ فَرش کُنین، سی بنشینِس
سُوارون به رَه اِیان، مَیلِ خُراسُون نُمدارخُون شُل‌شُل کُنه، رِ وانیاسُون
نُمدارخُون شُل‌شُل کُنه، به سَرِ کَوشا کَدباریک بالابُلَند، داره تَماشا
نُمدارخُون شُل‌شُل کُنه، به سَرِ گیوَه کَدباریک بالابُلَند، داره گِریوَه
یَه دَستُم به چُو چادر، سلام به زُونُم شُراوی کُر اَسَد، تَش وَند به جونُم
یَه دَستُم به جلوت، خان خُوش اُوَیدی کی دیده وا دَست نَیان، نُمدار و عیدی
سَرآستون و زیرآستون، هَمِس گَشتُم عَمدُم کِرد جعفرقلی، قَطار نَبَستُم
سَرآستون و زیرآستون، چُل چُلِ بَرد بَرد نُمدارخون قَطار نَبَست، یَه پَر ز کار وَند
هالو زال به پُشت مال، بُـور کرده تیمار هَشار کرد به نُمدارخُون، نَـوید خَـوَردار
کاشکی که سه روز پیش، بیدُم خَـوَر دار چپ و راست جنگ بکردُم، چی پار و پیرار
کاشکی که پیشتر ز یُـو، خَـوَر بویدُم دستم به تفنگ برَهد، نَـر وَر بُـریدُم
خان قلی، جعفرقلی، کُرِ اَسَدخُون مُو گُدُم، جنگ نیکُنی اَمسال زِمستُون
لامِردُونِ فَرش کُنین، ز گُلِ خاش‌خاش مَگُوهین نُمدار لُـره، بِگُوین قزلباش
لامِردُونِ فَرش کُنین، ز گُلِ قالی کُجه رَهد نُمدار دَلـُّو، جاس مَنده خالی
سَرآستون و زیرآستون، ایل به گُداره نُمدارخُون مُنجزی، شَرّاک سُواره
سَرآستون و زیرآستون، ایل به شُلُوه نُمدارخُون مُنجزی، سی جنگ کَلُوه
لامِردون فَرش کُنین، قالیچه هانه کی دیده مهمُـون کُشه، حُـونه خُـدانه
آفَـرَج مَکُشین، که لُـرزِنیه بکُشین نُمدارخُـونه، که مُنجزیه
کُشتنه نُمدار کَـلُو، نَـر شیرِ هَیلان دشمنون شادی کُنن، به ایلِ بی خان
وَیدی بی به مهمونی، کَج کُن به حُونه خُومه کُشتی، نکُشی عالیوَرُونه
مَحمُسَین گُلاله سُهر، بَوو نَدیده دیدُمس به پُشت پیر، سَرس بُریده
ماه پسند مَینانه کَند، وَندس به گَردن مَحمُسَین مَکُشین، زینس به پَرده
ماه پسند مَینانه کَند، وَندس به مُل شُون مَحمُسَین مَکُشین، زینس به دُرغوُن
بارِالله بِم برَسوُن، تُفنگ قَطاره بَساکُم به دَر کُنُم، تیپِ سُـواره
اَلهی کُـرِ غَـریب، ریش تِـردنیدَه سُـوارون بهداروند، سَـرها بُـریدَه
سَـرآستونَـه بِگِـرین، دینِـه کُـلُـونَـه بِگِـرین و مَکُشین، نُمدار دَلـُّـونَـه
سَرآستون و زیرآستون، چُل چُلِ بَرد بَرد داد ز دست علی صالح، مُون کُمیت زَرد
سَرآستون و زیرآستون، آستون به آستوُن تیپ سوار بهداروند، زال مَند به جاسوُن
سَرآستون و زیرآستون، چُل چُلِ زَورُون تیپ سُوار بهداروند، رَهدن به دَورُون

آرامگاه[ویرایش]

آرامگاهِ هالو زال دارای کوشکی فرو ریخته و معماری معمولی است. با بالا آمدن آب رودخانه کارون و گسترش دریاچه سد گتوند علیا، آرامگاه تاریخی زال علادین وند بختیاری منیز در محل زیر کوه هارنیِ کلاً در منطقه آبماهیک که برای عشایر منطقه از اهمیت فراوانی برخوردار است، در معرض نابودی و غرق شدن قرار گرفته‌است.[۱]

مطالب مرتبط با موضوع