فهرست بستن

گام‌ بلند دولت جدید در حوزه آموزش‌وپرورش، اما به سمت عقب

✉️ *گام‌ بلند دولت جدید در حوزه آموزش‌وپرورش، اما به سمت عقب*
✒️ مزبان حبیبی

سی‌سال پیش که جوانی پرشور و مشتاق معلمی بودم، با صرف نظر از ادامه تحصیل در رشته مهندسی الکترونیک که بورسیه یکی از نهادها هم بود، به عنوان معلم ریاضی وارد سیستم آموزش‌وپرورش شدم و تا کنون در کسوت معلمی به تدریس ریاضیات مشغول بودم. *با هر تغییر در دولت در سال‌های ۷۲، ۷۶، ۸۰، ۸۴، ۸۸، ۹۲، ۹۶ و مرداد ۱۴۰۰، به تغییر رویکرد حاکمیت به آموزش و تربیت فرزندان این مرزوبوم، امیدوار می‌شدم اما تقریبا همواره این تب‌ها به عرق نشست* و ما معلمان ماندیم و دانش‌آموزانی که پاسخی برای سوالاتشان نداشتیم که:
*چرا دانش‌آموزان باید بابت تحصیل، پول پرداخت کنند؟*

به تجربه می‌دانستیم که دولت سیزدهم هم خارج از این اصول و قواعد نیست اما باز هم خودم را قانع کردم که این‌بار هم مردم را به شرکت در انتخابات تشویق کنم تا شاید پس از آن بتوان از طریق رایزنی با لابی‌های قدرت، بخشی از حقوق معلمان و دانش‌آموزان را استیفا کنیم.

اما این‌بار کمی با دفعات قبل متفاوت است، تفاوت از این بابت که *این‌بار کسی برای وزارت آموزش‌وپرورش پیشنهاد شده که ساده‌ترین اصول آموزشی را هم نمی‌داند* و تمام سابقه او در آموزش، به حضور سه ساله‌اش در یک مدرسه غیرانتفاعی برمی‌گردد که ابهامات فراوانی هم پیرامون نحوه حضور او در این مدرسه وجود دارد.

*فایل‌ها و ویدئوهایی منتشر شده از نظرات مشعشعانهٔ وزیر پیشنهادی وزارت آموزش‌وپرورش که با مشاهده و شنیدن آن، بسیار سخت است که دهان را به لحن نیالود و خودداری کرد.*

او می‌گوید، تلاش می‌کنم تا آرامشی را که وزیر فعلی ایجاد کرده را حفظ کنم، معلوم نیست از کدام آرامش ایجاد شده سخن می‌گوید، شاید *آرامش از نگاه ایشان همان عدم حضور دانش‌آموزان در مدارس است* چرا که آموزش در مدرسهٔ ایشان بر عهده مادران بود.

*در یک فایل چهار دقیقه‌ای، دو دقیقه و سیزده ثانیه‌اش سوره عصر را خواند و نان قرض داد به دیگران برای روز نبودن.*

عباراتی سراسر تناقض می‌گوید که عقل هر کسی را آچمز می‌کند.

*استفاده از عباراتی چون، فرماندهی میدان تعلیم و تربیت، رهبری مدارس و …، همگی نشان از نگرش دستوری به حل مسائل در آموزش دارد که بزرگترین مشکل فعلی جامعه ماست.*

با تمام وجود می‌گویم که *وای بر آینده کشوری که نامزد وزارت آموزش و پرورش آن کشور، این است* که طی یک شبانه روز، چندین بار تناقض‌گویی کرده و مزخرفاتی تحویل سوال کنندگان می‌دهد که مرغ پخته را هم به خنده واداشته است.

*یا قحط الرجال شده در این مملکت یا زدوبندهایی در پشت پرده هست* که این‌چنین روح و روان یک میلیون معلم و پانزده میلیون دانش‌آموز را لگدمال معرفی چنین نخبه‌های کرده‌اند.

در پاسخ به سوالی درباره اجرای لایحه رتبه‌بندی، می‌گوید: طرح رتبه‌بندی معلمان صدا هزار میلیارد تومان بودجه می‌خواهد که شدنی نیست.

بی‌شک فیش حقوقی خود از دانشگاه و حقوق دریافتی از آن موسسه غیرانتفاعی را دیده است و خیالی نیست که معلم با یک دهم حقوق او، توان امرار معاش دارد یا خیر!

چند دلیل برای اینکه تأمین بودجه برای رتبه‌بندی معلمان باید شدنی باشد.

یکم،
*بودجه آموزش‌وپرورش در سال جاری ۷۲ هزار میلیارد تومان است که کمتر از سه درصد بودجه عمومی کشور است و این درصد در آفریقای جنوبی سه برابر ایران است.*

اگر حقوق معلمان و تمام هزینه‌های وزارت آموزش‌وپرورش را سه برابر کنیم، تازه در نسبت بودجه آموزش‌وپرورش به بودجه عمومی کشور، به کشوری مانند آفریقای جنوبی خواهیم رسید. در برخی از کشورهای توسعه‌یافته، این نسبت بالای ۱۵ درصد است.

دوم،
سرانه دانش‌آموزی از تقسیم تمام بودجه‌های حوزه آموزش بر تعداد دانش‌آموزان به‌دست می‌آید، سرانه دانش‌آموزی در کشور سوئد ۱۱۲۰۰ دلار و در ایران ۱۸۷ دلار است. *برای رسیدن به سطح آموزش کشوری مانند سوئد، حقوق معلمان باید ۱۷ برابر و سایر هزینه‌ها مانند سرانه مدارس، باید ۶۰ برابر شود.*

سوم،
*در سیستم آموزشی فنلاند، فقط دو نوع مدرسه وجود دارد* که یکی برای دانش‌آموزان به‌طور عمومی و دیگری برای دانش‌آموزانی است نیاز به آموزش خاص دارند و تعداد چنین مدارسی بسیار اندک است. تمام مدارس دولتی است و هیچ مدرسه غیردولتی در کشور وجود ندارد.

در کشور فنلاند، تمام دانش‌آموزان حق دسترسی به آموزش با استانداردها و امکانات برابر را دارند که همان عدالت آموزشی مورد ادعای ماست.

*در کشور ما اما بیش از بیست نوع مدرسه متفاوت با سطح آموزشی و امکانات بسیار متفاوت وجود دارد* که اگر مدارس نهادها و سازمانها را نیز به آن اضافه کنیم، بیش از پنجاه نوع مدرسه خواهیم داشت و یکی از آن مدارس، همان مدرسه‌ای است که شما سه سال مدیر آن بوده‌اید و نیک می‌دانید از جانب همین مدارس، چه خساراتی به سیستم آموزشی و عدالت آموزشی وارد شده و شما یکی از متهمینی هستید که قطعا روزی باید پاسخگو باشید.

چهارم،
*در کشور پهناور ایران، کلاس‌های برخی مدارس در کانتینر، چادر، مخروبه‌ها، گله‌دانی، دشت و بیان و کلاس‌هایی هم در کپر برگزار می‌شود.* این که هیچ اشاره ای به این موضوعات نمی‌کنید خود جای بحث دیگری است و احتمالا تامین اعتبار برای رفع این چالش هم شدنی نیست!

اما بعد، *اینکه می‌فرمائید تخصیص ۱۰۰ هزار میلیارد تومان برای اجرای رتبه‌بندی معلمان شدنی نیست، اقراری آشکار به این موضوع است که در رده‌بندی سیستم‌های آموزشی در دنیا، ایران را بعد از آفریقای جنوبی می‌دانید* و قطعا امکان بهبودی را محال می‌دانید در حالی‌که اگر اطلاع داشته باشید، چندی پیش ۶.۷ میلیارد دلار از بودجه کشور در پتروشیمی توسط عده‌ای اختلاس شده است.

*آن ۶.۷ میلیارد دلار مشهور، برای اجرای چهار سال رتبه‌بندی معلمان کافی‌است دقیقا چهار سال، و اختلاس ۶.۷ میلیارد دلاری نیز طی چهار سال رخ داد.*

دقت کردید؟
اینجا برای اختلاس ۶.۷ میلیارد دلار توسط چند نفر، بودجه وجود دارد اما برای افزایش حقوق یک میلیون معلم، خیر!

پنجم،
*چگونه است که برای ۲۶,۱۱۹ نفر عضو هیئت علمی دانشگاه‌های کشور که شما یکی از آنها هستید، بودجه ۵۸ هزار میلیارد تومانی وجود دارد اما برای ۱,۰۰۰,۰۰۰ نفر معلم در وزارت آموزش‌وپرورش، تأمین مبلغ ۶۱,۰۰۰ میلیارد تومان بودجه، شدنی نیست؟*

با تمام وجود می‌گویم که *قبای وزارت بر تن شما بسیار گشاد است و ناچسب، همان‌طور که بر تن تمام وزاری دولت‌های احمدی‌نژاد و روحانی گشاد بود.*

شاید انتخاب شما و وزرای قبلی هم به همین دلیل و دیدگاهتان بوده باشد که چون معلمان زیادند پس تامین اعتبار برای زندگی انسانی آنها، شدنی نیست. *شاید چنین وزیری واقعا لیاقتش جانشینی شخص رئیسی باشد و ما ناشکریم!*

برادر عزیز
اگر برای افزایش حقوق معلمان، تامین اعتبار شدنی نیست، پس برای هیچ کس دیگر در کل کشور هم نباید شدنی باشد که البته هست،

*با توجه به بودجه عمومی کشور و افزایش حقوق بسیاری از گروه‌های شغلی، قطعا تامین اعتبار اجرای رتبه بندی معلمان هم قطعا باید شدنی باشد، اما شما نمی‌توانید.*

مزبان حبیبی
بیست‌وچهارم مرداد هزاروچهارصد

مطالب مرتبط با موضوع